no-img
نوین اطلس

زنان بعد از طلاق - نوین اطلس


نوین اطلس
مطالب ویژه
اطلاعیه

ادامه مطلب

زنان بعد از طلاق
zip
اسفند ۶, ۱۳۹۶

زنان بعد از طلاق


این مطلب در مورد موضوعات پشیمانی زنان بعد از طلاق، تاثیر طلاق بر زنان، عوارض طلاق در زنان، درمان افسردگی بعد از طلاق، مردان بعد از طلاق، عواقب طلاق برای کودکان، آرامش بعد طلاق، بعد از طلاق چه کنم؟ نوشته شده است.

پشیمانی زنان بعد از طلاق

آمار ۹۰ درصدی پشیمانی زوجین و به ویژه زنان از طلاق، نه تنها سال‌ها است تکان نخورده، بلکه با افزایش این آسیب اجتماعی و شیوع گونه‌های حقوقی دیگری از آن مانند طلاق توافقی، قابلیت تطابق با جوامع آماری بزرگ‌تر را نیز یافته است
سلامت نیوز: پشیمانی ۹۰ درصدی زنان پس از طلاق توافقی

تاثیر طلاق بر زنان

طلاق شکستی است که در مسیر طبیعی زندگی زن و مرد، اختلال ایجاد می‌کند؛ هر شکستی تبعات روانی خاص خود را دارد و این مساله در زنان و مردان تفاوتی نمی‌کند.

با این وجود با توجه به ضوابط اجتماعی حاکم بر جامعه، طلاق برای زنان، آسیب‌های بیشتری به همراه دارد. اشخاص پس از طلاق دچار انزوا می‌شوند چراکه اشخاص فامیل و حتی دوستان به دلایل فرهنگی و باورهای اشتباه از آنان دوری می‌کنند.

راهکار بازگشت به زندگی پس از طلاق
اغلب اشخاص پس از طلاق تلاش می‌کنند که قبل تلخ خود را فراموش کنند اما هرگز نمی‌توان زمانی که متعلق به تجربه قبل است، فراموش کرد.

اشخاص عملا در زمان جدایی احساسات ناخوشایندی مانند خشم، غم، تنفر و یا شوک، انکار و کوچک انگاری پدیده طلاق را تجربه می‌کنند. افراد باید در ابتدا طلاق را پذیرفته و آماده ورود به مرحله تازهی از زندگی شوند و از قبل خود عبرت بگیرند.

طلاق باید دروازه ورود به یک زندگی سالم تر و شادتر باشد و اشخاص پس از طلاق باید به شدت به تغذیه سالم و ورزش توجه داشته باشند.

یکی از بهترین راهکارها برای بازگشت به زندگی طبیعی، پس از طلاق، پناه بردن به خانواده و استفاده از حمایت‌های نزدیکان است.

افسردگی یکی از شایع ترین مشکلات پس از طلاق است و اشخاص مطلقه در صورت تصمیم به ازدواج مجدد حتما باید مشاوره‌های لازم را با متخصصان مربوطه انجام دهند تا دوباره دچار شکست نشوند و با گام‌های محکم تر و انگیزه بهتری، زندگی تازه را آغاز کنند.

عوارض طلاق در زنان

گرچه طلاق را به طور کلی نمی توان مذموم دانست و آن را خلاف خوشبختی زوجین تصور نمود اما بسیارند افرادی که پس از طلاق و متارکه دائم با همسر خود، با مشکلات جدیدی دست و پنجه نرم کرده اند.

شاید بتوان مهمترین پیامد ناشی از طلاق را مشکلات روحی و روانی زوجین پس از طلاق تلقی کرد، دل کندن اجباری از فرزندان به تنهایی کافی است فرد را با اختلالات روحی و روانی دچار کند.

گذشته از این موضوع، پیامدهای اجتماعی چون برچسب منفی مطلقه بودن، داغ ننگی است که در جوامع به شدت سنتی نمی توان به سادگی از زیر بار آن بیرون آمد.

در کنار چنین برچسب های منفی، طرد اجتماعی یا انزوای خود خواسته،کاهش سطح اعتماد عمومی به افراد مطلقه و از بین رفتن امنیت اجتماعی به ویژه برای زنان انکار ناپذیر است.

در نهایت هم اینکه فردی که کانون خانواده اش از هم پاشیده است احتمالاً مشکلات مالی بزرگی را از سر خواهد گذراند.

بیکاری، نبود انگیزه برای ادامه کار،از دست دادن پس اندازها برای پرداخت مهریه و گرفتاری هایی از این دست خواه نا خواه برای زوجین مطلقه قابل پیش بینی خواهد بود.

درمان افسردگی بعد از طلاق

۱ – علت واقعی طلاق را بشناس!

در هیچ طلاقی یک نفر صد در صد مقصر و یک نفر کاملا بی گناه نیست. طلاق حاصل انتخابی غلط یا شیوه ارتباطی نادرست است. بنابراین دو نفر در این ماجرا سهم دارند. این که به عنوان یک فرد مطلقه بتوانیم سهم خودمان را در طلاق معلوم کنیم و شیوه های ارتباط غلط مان را بشناسیم، قدم اول را برای تغییر برداشته ایم.
تا وقتی دیگری را صد در صد مقصر می دانیم در یک کینه همیشگی باقی می مانیم و لزومی برای تغییر نمی بینیم. وقتی هم کاملا سهم خودمان را صد در صد می دانیم تا آخر عمرمان فقط احساس گناه می کنیم و اعتماد به نفس و عزت نفس مان کاهش می یابد. کشف این که کجای راه را غلط رفته ایم البته چیز ساده ای نیست. یک مشاوره خانواده که در مشاوره بعد از طلاق تخصص دارد حتما در این زمینه می تواند کمک های بسیار ی ارائه دهد.

۲ – شرایط بعد از طلاق را بشناس

هر کسی بعد از طلاق شرایط خاص خود را دارد. یک خانم ممکن است به زندگی با خانواده پدری برگردد، یکی ممکن است مستقل با فرزندانش زندگی کند، مردی ممکن است زندگی مجردی در پیش گیرد. هر کدام از این ها شرایط خاص خودش را دارد. اگر این شرایط را نشناسیم، ممکن است هر ناکامی ریز و درشت را به طلاق ربط دهیم. اما شناخت شرایط باعث می شود آن را مدیریت کنیم و زندگی کمتر روی بدش را به ما نشان دهد.

۳ – مستقل باش

بعضی ها قبل از ازدواج هم با خودشان مشکل حل ناشده ای داشته اند که در زندگی مشترک بروز کرده و نقش مهمی در بروز طلاق هم بازی کرده است. هچنین کسی که قبل از طلاق نسبت به تنهایی، طرد دیگران یا نه شنیدن حساس باشد بعد از طلاق هم دوباره با این مشکلات دست و پنجه نرم می کند. کسی که هنوز به استقلال مالی (درآمد مستقل بر پایه شغل)، استقلال عاطفی (وابستگی نداشتن به خانواده چه به شکل وابستگی و چه به شکل کینه) و استقلال فکری (عقاید مستقل برای خود که انتخاب خود فرد است نه خانواده) نرسیده باشد، بعد از طلاق مشکلات بیشتری خواهد داشت. اما در صورتی که فرد از همان ابتدا استقلال داشته یا حداقل در ماه های ابتدایی ازدواج به این استقلال رسیده باشد، بعد از طلاق هم با مشکلات کمتری دست و پنجه نرم می کند.
یادتان باشد وابستگی عاطفی یا مالی یا فکری می تواند بعد از ازدواج از والدین به همسر هم منتقل شود و کسی که همه چیزش به همسرش منوط بوده است بعد از طلاق ناگهان با یک خلاء بزرگ رو به رو می شود. اما برعکس کسی که استقلال عاطفی و مالی و فکری دارد بعد از طلاق می تواند گلیم خودش را از آب بکشد.

۴ – حمایت مناسب بگیر!

بعضی از افراد طلاق گرفته، یا حاضر نیستند هیچ حمایت فکری و عاطفی بگیرند یا به تله حمایت های نامناسب می افتند. در صورتی که دوستان یا خانواده فرد اصول حاکم بر روابط زوجین را بدانند یا حداقل خودشان افراد موفق و آگاهی در این زمینه باشند، احتمال حمایت خوب بیشتر است. البته بهترین حمایت فکری را یک روان شناس یا مشاور می تواند ارائه دهد. اما اگر برای فرد حمایتی وجود نداشته باشد یا خودش نخواهد از دیگران حمایت بگیرد، گذشتن از دوره سوگ بعد از طلاق بسیار سخت می شود.
از همه بدتر زمانی است که دیگران حمایت های نامناسب می کنند. مثلا تقصیر را کاملا به گردن همسر سابق، دوست یا عضو خانواده شان می گذارند. وقتی خود فرد طلاق گرفته را کاملا مقصر می دانند و با جملاتی مثل «اون که زن/ مرد خوبی بود چرا طلاق گرفتین؟» یا «خوشی زده بود زیر دلت» بیشتر باعث آزار روحی می شوند تا حمایت عاطفی و فکری.
این که فرد طلاق گرفته بداند شرایطش به گونه ای است که حتی با وجود استقلال بهتر است از یک متخصص باتجربه درباره مشکلاتش راهنمایی بگیرد و از مشکلاتش بگوید و هیجان هایش را خالی کند، عبور از روزهای بعد از طلاق را راحت تر می کند.

مردان بعد از طلاق

اولین اثر بر پیامدهای فردی، سرخوردگی فرد است. این حالت خود را با عباراتی و جملات منفی نشان می دهد. در واقع عبارت «دریغ و افسوس گذشته وای کاش آینده» از آن عبارت است.
به نظر می رسد، این نوع سرخوردگی با تعریف خود طلاق که نوعی سرخوردگی و ناکامی در لذت جویی است، منطبق باشد. مردهایی که طلاق می گیرند، در زندگی مجدد خود، دیگر آن صفا و خلوص بی غل و غش اولیه را که در زندگی ابتدایی خود ارائه کردند، ندارند.
دومین پیامد طلاق، حس بدبینی و تردید از ازدواج است. افراد فکر می کنند اصلا لازم است دوباره ازدواج کند یا خیر، یا اصلا چه ضرورتی دارد دوباره ازدواج کنند. برای افراد پس از طلاق فرصت هایی برای ازدواج مجدد به وجود می آید، اما آنها به دلیل حس بدبینی که با سرخوردگی همراه است، از کنار آنها می گذرند. جالب این است که مردان در مقایسه زنان از بخت کمتری برای ازدواج بعدی برخوردارند. اگر فرزند نیز با مرد زندگی کند، این موضوع کمتر نیز خواهد شد، چرا که زنان کمتری هستند که حاضر به تربیت فرزندان دیگران باشند. حتی اگر مردی با زنی که حاضر به پذیرش فرزندش است، ازدواج کند و به ازدواجی اجباری تن دهد، تا آخر عمر با عبارت دریغ و افسوی گذشته زندگی می کند.
سومین اثر فردی که پس از طلاق بر مرد وارد می شود، مشکلات مالی است. حتی اگر مورد حمایت خانواده قرار گیرد، مشکلات مالی اجتناب ناپذیر است؛ به ویژه در مورد زنانی که تلاش می کنند حق و حقوق خود را دریافت کنند. البته این باور در جامعه و فرهنگ ایرانی وجود که وضعیت را برفرد آن قدر سخت بگیرند که زن بگوید «مهرم حلال، جانم آزاد». این به صورت راهکار خوبی برای نپرداختن حقوق زنان در آمده است. در واقع مشلات مالی تبعاتی دارد، که این تبعات خود را در قالب بدهکاری و گاهی در غالب روانه شدن به زندان نشان می دهند. شاید طلاق برای خانم ها آسیب های اجتماعی داشته باشد، اما برای مردان زندان و مشکل مالی به همراه یاس و ناامیدی، فرد را به سمت خودکشی و دگر کشی یا مصرف مواد سوق می دهد تا سطح هوشیاری پایین آید و از اطراف بی اطلاع شود.

عواقب طلاق برای کودکان

▪ قربانی روحی و عاطفی:
کودکان اولین قربانی طلاقند، قربانی روحی، عاطفی و حتی گاهی جسمی. کودک پس از طلاق در خانواده گیج و حسرت‌زده است و کمتر می‌تواند تعادل خود را حفظ کند، بویژه کودکی که با پدر و مادر بسیار مانوس است و دائما در دامان آنان و نازپرورده‌شان بوده است.

▪ وحشت از زندگی:
کودکی که والدینش از هم جدا شده‌اند، خانه را محل وحشت می‌داند و بیشتر در جستجوی پناهگاهی دیگر است؛ پناهگاهی که برای او تسلی‌بخش و محل امن و راحتی باشد.
بسیاری از بی‌اعتنایی‌های کودک به دنیا و دیگران هنگام جدایی والدین پیش می‌آید و این از آن جهت است که روح محدود و کوچک طفل، نمی‌تواند آن را تحمل کند.

▪ یتیمی کودکان:
کودکان پس از طلاق و جدایی والدین، حقیقتا یتیم می‌شوند. مخصوصا اگر خردسال باشند دردشان عظیم‌تر است؛ چون طفل در هر سطحی از آسایش و امکانات باشد، باز نیاز به مادر دارد. این درد برای کودکان سنگین است که نمی‌توانند خود را به مادر یا پدر برساند و برای دیدار آنان باید منتظر اوقات رسمی باشند.
گاهی طفل نیمه‌شب برمی‌خیزد و مادر را طلب می‌کند. پیداست در آن صورت چه حالی به او دست خواهد داد. این که در اثر اختلاف پدر و مادر، مادرش در خانه نیست و مثلا فردا باید او را ببیند دردی عمیق است.

▪ دربه‌دری و نابسامانی:
حاصل طلاق، دربه‌در کردن و نابسامانی فرزندان و به خود واگذاشتن آنان یا سپردن فرزندان به دست نامادری یا ناپدری است که ممکن است آنها را زجر بدهند. پس از طلاق، کودک مجسمه‌ای متحرک و عروسکی است که گاهی نزد مادر، زمانی پیش پدر، هنگامی نزد عمه، خاله، دایی و گاهی هم در پرورشگاه است و پیداست این دست به دست شدن‌ها، عادت یافتن لحظه‌ای به خوی‌ها و تربیت‌ها و فرهنگ‌های متفاوت چه تاثیری نامطلوب در روان کودک و در فرم تربیتی او می‌گذارد.

▪ احساس گناه:
گاهی کودک در جدایی والدین احساس گناه می‌کند. گمان دارد چون شیطان بوده و پدر و مادر را اذیت کرده، والدین آنان جدا شده‌اند. این مساله بیشتر از زبان معصومانه آنان شنیده می‌شود که: «مامان! بیا دیگه تو را اذیت نمی‌کنم». یا می‌گویند: «بابا! بیا قول می‌دهم دیگر شیطنت نکنم» اینان خود را مسوول احساس می‌کنند و گمان دارند اشتباهی را مرتکب شده‌اند.

آرامش بعد طلاق

احساسات را پنهان نکنید
می‌دانید بدترین سناریو چیست؟ خودتان را با همسر اخیر شریک زندگی سابق تان مقایسه کنید! اما دقت کنید که او انسان دیگری هست کاملا متفاوت از شما و سایر انسان ها، پس به هیچ عنوان خودتان را با او مقایسه نکنید و این حس را کلا از خود دور کنید.

اگر نسبت به همسر تازه او واکنش منفی نشان داده یا بخواهید وی را بی ارزش جلوه دهید فقط به ضرر خودتان تمام میشود چون خودتان را سطحی و آسیب پذیر نشان می‌دهید و واقعیت وجودتان مخدوش جلوه می‌کند.

مجبور نیستید وانمود کنید که ناراحت نیستید بلکه باید قبول کنید که ناراحتید و این حس کاملا طبیعی هست. در این صورت شما مانند بقیه انسان ها خواهید بود یعنی یک انسان طبیعی با عواطف و احساسات طبیعی.

چگونه شرایط را عادی کنید؟
با امضای برگه طلاق شاید همۀ احساسات منفی به نوعی تمام شود و طرفین حس کنند به نوعی از تمام غم ها فارغ شده اند اما حتی اگر واقعا چنین باشد یک حس همچنان فعال و پویا باقی می‌ماند و آن هم حسادت هست!

اتفاقا فقط همین حس هست که جلوی تفکر سالم و رفتاری طبیعی را میگیرد. به همین علت اگر از حس حسادت خلاص شوید تعداد زیادی از مشکلات تان در این اساس حل میشود.

راهکارهایی برای این موضوع وجود دارد. ممکن هست هنوز کمی به همسر سابق تان دلبستگی داشته باشید و این حس کاملا طبیعی هست چون در طول مدت زندگی مشترک آن قدر افکارتان به هم گره خورده که حس می‌کنید همسرتان جزوی از مایملک شما محسوب میشود.

افکار و عقاید او شما را تحت تاثیر قرار داده هست و شما هم برای او تاثیرگذار بوده اید پس ترک این شرایط راحت نیست.

بعد از طلاق مدت زمانی طول می‌کشد تا قبول کنید همسر سابق تان دیگر به شما تعلق ندارد. اگر این را قبول کنید که دیگر تاثیرگذاری شما در تعداد زیادی از مسائل مرتبط با او وجود ندارد سردرگم نمیشوید.

بعد از طلاق چه کنم؟

توصیه هایی که می توان برای روزهای بعد از طلاق داشت این است که ابتدا زمان مشخصی را به ناراحتی اختصاص دهید! پس از آن سعی کنید با انجام فعالیت های روزانه و گسترش و پیشرفت آن ها به زندگی عادی خود بازگردید. از مرور خاطرات و رفتن به مکان های خاطره انگیز جدا خودداری کنید. امید را از بین ببرید و برای فراموش کردن همسر سابقتان رابطه ی جدیدی را شروع نکنید.

سایت روانشناسی نوین بینش

۴ حرکت ساده برای برگرداندن عشق از دست رفته

بیشتر بدانید:

بعد از طلاق چه کنم؟

مردان بعد از طلاق

درمان افسردگی بعد از طلاق

پشیمانی بعد از طلاق

برگشت بعد از جدایی

کنار آمدن با طلاق

شما احتمالا با جستجوی یکی از جملات زیر به این مقاله رسیده اید:

پشیمانی زنان بعد از طلاق. تاثیر طلاق بر زنان. عوارض طلاق در زنان. درمان افسردگی بعد از طلاق. مردان بعد از طلاق. عواقب طلاق برای کودکان. آرامش بعد طلاق. بعد از طلاق چه کنم؟



درباره نویسنده

novinatlas 1735 نوشته در نوین اطلس دارد . مشاهده تمام نوشته های

دیدگاه ها


دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.