no-img
نوین اطلس

پشیمانی بعد از عقد - نوین اطلس


نوین اطلس
مطالب ویژه
اطلاعیه

ادامه مطلب

پشیمانی بعد از عقد
امتیاز 5.00 ( 1 رای )
zip
دی ۲۴, ۱۳۹۶

پشیمانی بعد از عقد


این مطلب درباره ی موضوعات پشیمانی بعد از نامزدی، افسردگی در دوران عقد، علل پشیمانی از ازدواج، شوهرم از ازدواج با من پشیمان است، علل طلاق در دوران عقد، جدایی در نامزدی، افسردگی بعد از ازدواج، پشیمانی در دوران عقد می باشد.

پشیمانی بعد از نامزدی

ازدواج کردن به دلایل اشتباه و نادرست خیلی زود منجر به ازدواجی ناموفق می‌شود که سرنوشت آن طلاق است. دلیل آن این است که دو طرف خود را برای ازدواج آماده نکرده‌اند یا اینکه برای ازدواج خیلی جوان بوده‌اند و نمی‌دانستند که ازدواج کردن و ازدواج موفق داشتن دو چیز کاملاً مختلف است.

یکی دیگر از علت های پشیمانی از ازدواج که آن‌ها که قصد ازدواج دارند، از همان ابتدا هدف خود را از آن مشخص نمی‌کنند. آن‌ها هیچ‌وقت به نقاط قوت و ضعف ازدواج فکر نمی‌کنند.

پشیمان شدن از ازدواج ممکن است به این خاطر باشد که فرد برای ازدواج معیارهایی را در ذهن برای انتخاب همسر در نظر نگرفته باشد و آگاهی در این مورد ندارد که چه مواردی برای انتخاب همسر باید مدنظر قرار بگیرد و صرفاً به خاطر وابستگی و یا عادت به طرف مقابل ازدواج صورت می‌گیرد و در آن لحظه به این مورد فکر می‌کنند که فقط باید ازدواج کنند چون بدون او زندگی برایشان سخت است.

مورد دیگری که باعث پشیمانی بعد از ازدواج می‌شود، باید به آن اشاره شود ناپختگی است، دختر و پسر در سنی تصمیم به ازدواج می‌گیرند که به پختگی لازم برای مسئولیت زندگی، حل اختلافات پیش آمده و ارتباط برقرار کردن نرسیده اند زیرا یکی از شروط لازم برای زندگی مشترک بلوغ (بلوغ فکری، اجتماعی و…) است.

افسردگی در دوران عقد

اغلب زنان توقعات سخت و غیر معقولی ندارند بلکه مردان به واسطه تفاوت های مغزی و فرهنگی نمی توانند این نیازها را در رأس برنامه خود قرار دهند یا نگرانند اگر به خواسته های عاطفی زنان توجه نشان دهند، آنها پر توقع بار بیایند، یا از ارزش مردانگی آنها کاسته شود. اما این نوع مردان باید توجه داشته باشند که مهر و محبت و مورد توجه بودن، حق طبیعی یک زن است، و محروم کردن او از این حق طبیعی موجب عصیان و سرکشی او یا موجب افسردگی یا بیماریش می شود.بسیاری از زنان چون از این حق طبیعی محروم می شوند سعی می کنند اختیار همه زندگی را در دست بگیرند تا از این راه کمبودهای خود را جبران کنند. در صورتی که مردان، ماهر و با درایت باشند، از راه محبت به موقع، حتی زنان سلطه جو را هم به زنان مسئولیت پذیر تبدیل می کنند. اینکه پیوسته توصیه می شود مردان نباید خود را اسیر خواسته های زنانه کنند، این نیست که مردان باید زنان را از حق مسلم شان محروم کنند بلکه به این معنی است که هر انسان عاقلی موظف است در زندگی خود جانب اعتدال را رعایت کند و چنان خود را فرمانبر همسر (یا فرد دیگر) قرار ندهد که لجام زندگی او از هم گسسته شود و از نظر اجتماعی ارزش خود را از دست بدهد. مسلم است اگر زنی مایل است در زندگی بیش از حد معقول و معمول هزینه کند،یا توقعات او به شکلی است که نظام خانواده را به کلی ویران می سازد باید در مقابل خواسته های چنین فردی ایستاد و هرگز ارزش های اخلاقی و تفکر خردگرایانه را نباید فدای هیچ فردی نمود.

علل پشیمانی از ازدواج

اگر واقعا می خواهید بدون پشیمانی ازدواج کنید که زندگیتان یک عمر دوام داشته باشد، باید خودتان را برای ازدواج مهیا کنید. برای این منظور باید این سوال ها را قبل از بله کفتن در روز عروسی از خودتان بپرسید:

۱٫ حل مشکلات در ازدواج

۲٫ درک نقش فرد مقابل

۳٫ ارتقاء رابطه جنسی

۴٫ بالا بردن آگاهی مالی و اقتصادی

۵٫ احترام گذاشتن و حفظ تعهدات ازدواج

شوهرم از ازدواج با من پشیمان است

در زندگی ممکن زن یا مرد هرکدام معیارهایی متفاوت دارند که باید قبل از ازدواج بیان شود . حال که شما ازدواج کرده اید لازم نیست درباره معیارهای همسرتان حساس باشید . به
هر حال شما یک معیار دارید و همسرتان معیار دیگر .مهم این است که معیارهای هم دیگر را تا جایی که می شود مورد اهمیت قرار دهید . سعی نکنید معیارهای همسرتان را بی مقدار قرار دهید . مهم رسیدن به یک هدف است آن هم زندگی بهتر و سازگاری با هم .در زندگی ما نمی توانیم طرف مقابل را مثل هم قرار دهیم . زندگی مثل پازل می باشد اگر هر دو یک جور باشند پازل شکل نمی گیرد .مهم این است که همسرتان را همین جوری قبول کنید .ودر مورد پشیمان شدن ایشان هر چند اگر مستقیما گفته باشد سعی کنید خود را طور دیگری قرار دهید که اصلا این حرف را نشنیده اید ممکن است سخت باشد ولی زندگی خیلی مهم تر است از این حرف که زمان دعوا بر زبان جاری می نماید . شاید از چیز دیگری نارحت می باشد و آن در زندگی شما تاثیر گذاشته است .و حتما سعی کنید که زیاد محبت کنید .

علل طلاق در دوران عقد

این روزها میزان طلاق در دوران عقد به طرز نگران کننده‌ای افزایش پیدا کرده است. به گفته دکتر قرایی، جامعه شناس؛ اکثر طلاق‌هایی که در دوران عقد به وقوع می‌پیوندد به این دلیل است که جوانان شناخت کم و ناچیزی از یکدیگر دارند و درک واقعی از زندگی ندارند و شخصی که به عنوان همسر در زندگی‌شان است، با آنچه که در رویاهایشان می‌پروراندند زمین تا آسمان متفاوت است.

اول شناخت پیدا کنید
ازدواج‌ فقط حلقه به دست‌کردن و تعیین مراسم روز ازدواج نیست. درست زمانی‌که حتی فکرش را هم نمی‌کنید، بروز بعضی مشکلات ممکن است عرصه زندگی را حتی در دوران عقد و زمانی‌که کارت‌های عروسی‌تان را بین اقوام‌تان پخش کرده‌اید، چنان به شما تنگ کند که عطای بودن با همسرتان را به لقایش ببخشید. به همین علت روان‌شناسان به دخترها و پسرها توصیه می‌کنند که با شناخت کامل همسر خود را انتخاب کنند تا دوران نامزدی و عقد را به سلامتی طی کنند و به خانه بخت بروند.

بیکاری و تورم، عامل طلاق
نداشتن شغل مناسب، مسکن، تورم و گرانی در کشور از جمله دلایلی است که به اعتقاد دکتر قرایی به وقوع طلاق در دوران عقد دامن می‌زنند.

ماهواره و رواج خیانت
او در ادامه به تاثیر ماهواره در افزایش طلاق در دوران عقد اشاره می‌کند و می‌گوید:« ماهواره‌های فارسی زبان با اقدامات ضد‌فرهنگی که در پخش فیلم‌ها و سریال‌ها انجام می‌دهند، خیلی راحت نوع نگاه و فکر جوانان را تغییر می‌دهند. مسوولان در تغییر نگاه جوانان مقصر هستند و باید از خود سوال کنند که چرا سریال‌های مبتذل ترکیه در جامعه ما رسوخ کرده و چرا این همه طلاق در جامعه رو به افزایش است؟!»

راه فرار از مشکلات اقتصادی
البته سال گذشته هم اوضاع به همین شکل بود و از هر چهار طلاق، یک مورد آن در دوران عقد رخ داده است. یکی از پیامدهایی که باعث افزایش موارد طلاق در عقد در سال ۹۱ شد، ماجرای تغییرات نرخ ارز و تورم چند برابری قیمت‌هایی بود که به جامعه تحمیل شد. افزایش چند برابری قیمت‌ها در سال گذشته به حدی شد که جوانانی که در روزهای خوش دوران عقد به سر می‌بردند و در حال تدارک برنامه‌های ازدواج بودند، ناگهان متوجه شدند که با این پس‌اندازی که برای تهیه منزل مستقل و هزینه ازدواج و خرید جهیزیه در نظر گرفته‌اند، نمی‌توانند از پس قیمت‌های جدید بر بیایند و در نتیجه با سرخوردگی روبه‌رو شدند و از آنجا که نمی‌توانستند هزینه‌های ازدواج و زندگی پس از آن را تامین کنند، از خیر ازدواج گذشتند و بی‌راهه طلاق را به‌عنوان راه فرار انتخاب کردند.

جدایی در نامزدی

چرا جدایی زودهنگام؟

طلاق‌ علت‌های مختلفی دارد ولی یکی از مهم‌ترین دلایل آن، انتخاب‌های غلط است. روانشناسان توصیه می کنند حداقل ۹-۶ ماه زمان برای شناخت هم در نظر بگیرند و به اینکه معرف طرف مقابل، فرد مقابل اعتمادی است یا حتی مشاور او را تایید کرده، اکتفا نکنند. هرکس باید با توجه به چارچوب و نظر خانواده‌اش با فردی که کاندید همسری‌اش است، رفت‌وآمد کند تا بیشتر با او آشنا شود. اگر در این زمان متوجه وجود تضادها، اختلاف عقیده، رفتارهای ناپسند و… شد، باید حد آن را در زندگی مشترک ۱۰ برابر در نظر بگیرد؛ مثلا اگر کسی وقتی هنوز ازدواج صورت نگرفته پرخاشگری می‌کند و عصبی است، قطعا بعد از شروع زندگی مشترک بدتر هم رفتار خواهدکرد.

چرا غلط انتخاب می کنیم؟

۱- خیلی از افراد به خصوص در این دوره و زمانه به دلیل بالارفتن سن، مسایل مالی، خلأهای عاطفی، فرار از بایدها و نبایدهای والدین، دستیابی به استقلال و… دست به انتخاب‌های نادرست می‌زنند.

۲- گاهی جوان‌هایی که در دانشگاه‌ یا خانواده تعامل‌های زیادی با هم دارند، بعد از مدتی به هم وابسته می‌شوند و تصور می‌کنند برای هم مناسب هستند و بی‌تدبیر پا در راهی می‌گذارند که از همان ابتدا معلوم است سرانجامی ندارد.

۳- برخی خودشان توانایی برآورده‌کردن و دستیابی به آرزوها و خواسته‌هایشان را ندارند و به اولین نفری که حس کنند می‌تواند آنها را به اهدافشان برساند، جواب مثبت می‌دهند.

اگر معیارهای انتخاب همسر و تشکیل زندگی به این دلایل رعایت نشود، بی‌شک پایه زندگی از همان ابتدا سست می‌شود و احتمال طلاق افزایش‌می‌یابد. با این حال موارد دیگری مثل بیماری های روانی و مشکلات شخصیتی یک فرد، دخالت های مخرب خانواده ها، تفاوت های عمیق شخصیتی و… کار را به جایی می رسانند که یک زوج تازه وارد، تصمیم می گیرند هیچ وقت با هم وارد زندگی مشترک نشوند و پرونده ازدواج شان را در همان دوران نامزدی یا عقد ببندند.

اینجاست که فرد باید تصمیم قاطع بگیرد و در دام افکاری مثل این که «همه می‌دانند با هم نامزد شده‌ایم»، «ما را با هم دیده‌اند»، «صیغه محرمیت خوانده‌ایم» و… نیفتد چون آثار این جدایی بسیار کمتر از اثر سوء آن پس از عقد است و چه بهتر زودتر تصمیم گرفته شود.

اگر فرد نتواند رفتار طرف مقابل را تحمل کند، باید بداند بالاخره این پیوند دوام نخواهدداشت و بهتر است تصمیم درستی بگیرد. البته آسیب جدایی در این مرحله، کمتر از وقتی است که زندگی مشترک زیر یک سقف شروع می‌شود. به همین ترتیب، روند میزان آسیب پس از جدایی حالت پلکانی دارد؛ در دوران نامزدی کمتر از عقد، عقد کمتر از عروسی، بدون بچه کمتر از زوجی که بچه دارند و… پس آسیب‌های روانی و اجتماعی طلاق هر مرحله که زندگی جلوتر می‌رود، بیشتر و بیشتر خواهد بود.

روان‌پزشکان توصیه می‌کنند اگر می‌خواهید تصمیم به طلاق بگیرید، قبل از طرح عمومی آن، ابتدا با خودتان کنار بیایید. خیلی وقت‌ها افراد این کار را بدون مطالعه کافی انجام می‌دهند و وقتی به آنها در مورد عواقب و آنچه پس از طلاق در انتظارشان است گفته می‌شود، منصرف می‌شوند

افسردگی بعد از ازدواج

زنان مجرد نیز درجات پایین تری از افسردگی را در مقایسه با زنان متا هل دارند، در حالی که مردان مجرد افسردگی بالاتری نسبت به مردان متاهل دارند. همچنین روانشناسان معتقدند که <افسردگی یک قطبی> که یکی از انواع شایع افسردگی است در افراد فاقد رابطه بین فردی نزدیک و مطلقه بیشتر دیده می شود، حتی اگر از طلاق یا جدایی فرد مدت زمان زیادی گذشته باشد، فرد در معرض خطر بیشتری برای افسردگی قرار دارد، این در حالی است که اختلاف افسردگی در افرادی که تنها زندگی می کنند دو برابر افرادی است که با دیگران زندگی می کنند. ۱۷ درصد جمعیت سال ۲۰۲۰ را سالمندان تشکیل خواهند داد، این در حالی است که بسیاری از سالمندان فکر می کنند افسردگی ویژگی طبیعی دوره سالمندی است و از این که به آنها برچسب افسرده زده می شود، احساس نگرانی می کنند، به گونه ای که خود را به خاطر بیماری شان سرزنش کرده و از اینکه از دیگران کمک بخواهند خجالت می کشند.

زمانی که از سالمندان درباره افسردگی سوال می شود، بسیاری از آنها افسردگی یا غمگینی خود انکار می کنند و حتی ممکن است نسبت به درمان مقاومت نشان دهند، چرا که می ترسند به آنها برچسب دیوانه زده شود.

این در حالی است که عدم تشخیص افسردگی بر زندگی اشخاص سالمند اثرگذار بوده و باعث درد جسمی، ناراحتی بدنی، افزایش کناره گیری اجتماعی، روابط ناخوشایند، محدود شدن نقش های اجتماعی شغلی، کناره گیری زودهنگام از فعالیت های لذت بخش و کاهش مراقبت از خود می شود و در نتیجه بعضاً به بحران ناگهانی خودکشی منجر می شود. بنابراین ضرورت دارد که افسردگی سالمندان توسط درمانگران و دیگر متخصصان بهداشت روانی تشخیص داده شود و اقدامات درمانی صورت گیرد.

پشیمانی در دوران عقد

یکی از مسائلی که ممکن است در «انتخاب همسر» پیش بیاید این است که: پسر یا دختر و یا هردوی آنان، پس از گذراندن بعضی از مراحل مقدماتی ازدواج –مثل: گفتگوها و رفت وآمدها و خواستگاری و به اصطلاح «بله برون» و حتی بعد از عقد– و آشنایی بیشتر با اخلاق، رفتار، خصوصیات، شکل و اندام و خانواده و بستگان یکدیگر و…، از این ازدواج پشیمان می شوند و در می یابند که: این همسر، همسری نیست که می خواستند و تصور می کردند. و یا خلاف آن است که در تحقیقات به آن دست یافته بودند. و یا اینکه: در می یابند که به این شخص هیچ علاقه ای ندارند و یا از او متنفرند و نمی توانند با او زندگی خوبی داشته باشند؛ حال به هر دلیلی و عاملی که می خواهد باشد. و حتی ممکن است بدون هیچ دلیل و عاملی نیز این حالت به وجود آید، یعنی فقط می دانند که از این شخص خوششان نمی آید و او را به عنوان همسر خود نمی پسندند.
در این حالت، می خواهند که از این ازدواج منصرف شوند و از راهی که آمده اند برگردند، اما (وای از این «اما»ها!) عواملی آنان را از این بازگشت، منصرف می کند. مثلا: تصور می کنند: «دیگر زشت است که برگردیم… حرفمان میان دو خانواده و فامیل پخش شده …. جواب مردم را چه بدهیم؟ اگر مردم بفهمند چه می گویند؟ شاید فکر کنند مسأله ی خاصی در کار بوده… دیگر نمی شود دل طرف را شکست… به او و خانواده اش لطمه می خورد…. اگر این کاررا بکنیم ناراحتی و دشمنی پیش می آید… دیگر کار از کار گذشته و باید تحمل کرد و…»
و یا اینکه مطلب درونی و پشیمانی شان را به نزدیکان خود، مثل پدر و مادر و برادر و خواهر و یا دوستان نزدیک، می گویند، اما آنان از انصراف و بازگشت می ترسانندشان و مطالبی مانند مطالب فوق به اینها می گویند و ایراد و اشکالهایشان را هم توجیه می کنند ووعده هایی هم مبنی بر اینکه: «بعدا محبت پیدا می شود… کارها کم کم روبراه می شود!» به این دختر و پسر بی پناه می دهند.
این عوامل، بکلی شجاعت و شهامت و اراده ی بازگشت و بیان حقیقت را از انان سلب می کند و در نتیجه: آن حالت «پشیمانی و بی علاقگی» را در دل خود نگه می داند و تظاهر به «رضایت و علاقه» می کنند و سرانجام، تن به این «ازدواج ناخواسته» می دهند.(افسوس)!
پس از ازدواج، چند صباحی با فشار بر خود و تظاهر به «دوست داشتن زندگی جدید» و «محبت ساختگی به همسر» بسر می برند؛ اما در درونشان آشوبی برپاست… کم کم توان و قدرت تظاهر به محبت ساختگی و رضایت دروغین، رو به کاهش می رود؛ زیرا محال است که انسان بتواند یک عمر با ظاهر سازی در کنار انسانی که به او علاقه ندارد و یا از او نفرت دارد، زندگی کند و باطنش آشکار نشود. بالاخره –دیر یا زود- محتویات درونی اش آشکار می شود و «از کوزه برون همان تراود که در اوست»
آنگاه اختلافات، بهانه گیری ها، بی حوصلگی ها، کج خلقی ها و نزاع ها شروع خواهد شد و می شود آنچه نباید بشود.

دعای جدایی و نفرت بین دو نفر

سایت روانشناسی نوین بینش

۴ حرکت ساده برای برگرداندن عشق از دست رفته



موضوعات :
ازدواج

درباره نویسنده

novinatlas 1736 نوشته در نوین اطلس دارد . مشاهده تمام نوشته های

دیدگاه ها


دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.