قانون جذب برای جذب فرد مورد علاقه
در این مقاله درباره ی جذب افراد با انرژی، قانون جذب برای رسیدن به عشقمان، برگرداندن فرد مورد علاقه با قانون جذب، قانون جذب در روابط عشقی، قانون جذب برای برگرداندن معشوق، قانون جذب برای ازدواج، قانون جذب عشق چیست، قانون جذب مرد مورد علاقه صحبت خواهیم کرد.
جذب افراد با انرژی
یکی از سوالای که مکرراً پرسیده میشود این است که “آیا میتوانید با استفاده از قانون جاذبه یک فرد خاص را مجذوب خود کرد؟” خوشبختانه پاسخ آن مثبت است.
عشق یکی از مهمترین احساسات موجود در این جهان است. وقتی صحبت از پول، شغل و خیلی چیزهای دیگر به میان میآید آدمها برای نشان دادن آن سختی زیادی متحمل نمیشوند. اما در مسائل احساسی، اگر آن چیزی که میخواهید را به دست نیاورید، دچار درد عمیقی میشوید. کسی که دوستش دارید، آن فرد خاص، مهمترین فرد برای شماست و حتی کل دنیا نمیتواند برایتان جایگزین او شود. خبر خیلی خیلی خوبی برایتان داریم. شما میتوانید کسی که دوست دارید را مجذوب خودتان کنید. پس همین امروز روش ما را امتحان کنید.
میل و ناامیدی – باید ناامیدی را کنار بگذارید
بااینکه میل یک انرژی مقدس است و انرژی خلقت محسوب میگردد، ناامیدی دقیقاً عکس آن و انرژی مخرب است. وقتی تمایلات برآورده نشوند، جای آن ناامیدی میآید. بااینکه میل و اشتیاق انرژی خوب و پاک است، ناامیدی یک انرژی منفی بسیار قوی است. میل و اشتیاق ارتعاشات جذب کردن را در شما ایجاد میکند اما ناامیدی دقیقاً ارتعاشاتی متضاد این یعنی دور کردن را میسازد. وقتی عاشق میشوید، بذر مقدس میل و اشتیاق در شما کاشته میشود. بنا به هر دلیلی اگر این اشتیاق و میل برآورده نشود، ناامیدی وارد میشود. پس اولین قدم برای از بین بردن این ناامیدی است. همه ناامیدیها را دور بریزید.
چطور ناامیدیها را از بین ببرید؟
سادهترین راه برای از میان برداشتن ناامیدیها، فراموش کردن است. خودتان را با نور عشق الهی و معنوی جهان احاطه کنید. یک نور عشق معنوی را تجسم کنید، یک تشعشع از نور عشق خداوندی. خود را تسلیم آن نور کنید. این نور است که شما را خلق کرده است، همه آنچه که دارید را به شما داده و این عشق خیلی ساده دوستتان دارد. این نور بخشنده است، نوری ۱۰۰ درصد پاک است و آنقدر قوی هست تا بتواند واقعیتی زیبا فراتر از تجسمات معمولی شما ایجاد کند. وقتی عاشق میشوید این نور خیلی آرام به شما میگوید چه بکنید، فقط باید به او گوش دهید. پس همه چیز را فراموش کنید، تسلیم این نور شوید و زندگی جدیدی را شروع کنید. همین امروز خودتان را تسلیم آن نور معنوی کنید و بگذارید آن نور آیندهای روشن برایتان بسازد.
وقتی اینکار را کردید، هر وابستگی به نتیجه را از خود دور کنید. حالا قسمت بهتر آن شروع میشود.
قانون جذب برای رسیدن به عشقمان
زندگی یک بازیست و بدون آگاهی از قوانین این بازی نمیتوان در آن برنده شد. یکی از این قوانین قانون جذب است. این قانون از تاثیر کلام بر زندگی میگوید و اینکه انسان بیخبر از نفوذ کلامش همواره از زندگی عقب خواهد بود. در این نوشتار به روشها و عبارات تاکیدی در قانون جذب عشق اشاره میکنیم.
قانون جذب عشق
آنچه آدمی بکارد همان را درو خواهد کرد. یعنی هر آنچه از آدمی در سخن یا عمل آشکار شود یا بروز کند به خود او باز خواهد گشت؛ و هرچه بدهد باز خواهد گرفت. اگر نفرت بورزد، نفرت به او باز خواهد گشت و اگر عشق ببخشد، عشق خواهد ستاند. شاید این پایه اصلی قانون جذب عشق از راه دور باشد اما برای رسیدن به آن لازم است تا بتوانیم بر روی کلام و احساسات خود کار کنیم و بر ذهن نیمه هوشیارمان تاثیر بگذاریم.
اهمیت احساسات
احساسات لحظه به لحظه شما مهمتر از هر چیز دیگریست، زیرا احساس فعلی شماست که زندگیتان را رقم میزند. احساس شما یک راهنمای دقیق از چیزی است که از خود بروز میدهید. وقتی احساس خوبی دارید دیگر لزومی ندارد نگران چیزی باشید زیرا افکار، گفتار و اعمالتان خوب خواهد بود. تنها با داشتن احساسی خوب میتوانید تضمین کنید که دارید عشق میبخشید، و تمام آن عشق باید به شما بازگردد!
وقتی احساس خوبی دارید، افکارتان نیز ناخودآگاه خوب است. نمیتوانید احساس خوبی داشته باشید و در عین حال افکارتان منفی باشد. بر عکس غیر ممکن است احساس بدی داشته باشید و در همان حال افکارتان خوب باشد. وقتی از خود عشق ساطع میکنید دارید از قانون جذب عشق استفاده میکنید.
قانون جذب عشق برای رسیدن به کسی که دوستش دارید
عشق یکی از بزرگترین محرکها در انسان هست. کسی که شما عاشقش هستید مهمترین شخص برای شماست و حاضرید برای بدست آوردن آن عشق دست به کارهایی بزنید که تا الان برایتان غیرمعمول و غیرعادی بوده است. عشق نیروی عظیمی دارد که میتواند یا انسان را به اوج برساند و یا نابود کند که در هر دو حالت بستگی به فرد دارد که کدامین شرایط را بدست آورد.
برگرداندن فرد مورد علاقه با قانون جذب
برای جذب عشق یا جذب فرد خاص، شما باید ویژگی هایی که دوست دارید را بنویسید و به آن توجه کنید تا در مسیر فردی با آن ویژگی ها قرار بگیرید. توجه داشته باشید که فقط به خواسته های خود فکر کنید، فقط به مواردی توجه کنید که به شما احساس خوبی می دهد، هر چیزی که در شما احساس بدی ایجاد کند به این معنا هست که دارید از خواسته خود دور میشوید، احساس هایی مانند حسادت، وابستگی و … شما را از خواسته هایتان دور میکند.
قانون جذب در روابط عشقی
یکی از افرادی که شما دوستش دارید و مهمترین فرد برای شماست، دلیلی است برای اینکه شما امید خود را از دست ندهید. با قانون جاذبه، شما هر جنبه ای از واقعیت خود را ایجاد می کنید … از جمله جذب یک فرد خاص، بهبود رابطه زمانی که چیزی غیر ممکن است، و چیزی که حتما در زندگی شما اتفاق افتاده است.
مهم نیست که وضعیت شما چطور است این می تواند بهتر شود.
این مقاله برای هر کسی که در مورد استفاده از قانون جاذبه برای عشق یک فرد خاص سوالی دارد، اما می ترسد بپرسد است. خواندن این متن برای پیدا کردن چگونگی آشکار کردن عشق که می خواهید ادامه دهید است.
چگونگی جذب یک فرد خاص برای عشق با استفاده از قانون جاذبه
در قانون جذب عشق و ازدواج برای آشکار کردن عشق به یک فرد خاص، قانون جاذبه با تمرکز شما بر روی عشق به آن فرد کار می کند. این مربوط به شخص دیگری نیست. این در مورد شماست
گاهی اوقات این می تواند سخت ترین بخش قانون جاذبه باشد، زیرا زمانی که فردی را ما دوست داریم یا جذب می کنیم، او همه چیز است که می توانیم در مورد آن فکر کنیم.
قانون جذب برای برگرداندن معشوق
وقتی شما به فردی خاص، علاقهمند میشوید در حقیقت ویژگیها و خصوصیاتی در او دیدهاید که برایتان جالب بوده و جذابیت داشته است؛ بسیار خوب! از این پس، تجسّم کنید و به خود، تلقین کنید که با فردی ازدواج کردهاید که این ویژگیها و خصلتها را دارد. (الزاماً به شخص خاصّی فکر نکنید.) در واقع شما خصوصیاتی که برایتان ارزش، اهمیّت و جذابیّت دارد را مجسّم میکنید. در این شرایط، فکر شما کسی را به سمت شما جذب میکند که این خصوصیّات را دارد و البته خودش هم ارادهٔ ازدواج با شخصی مثل شما را دارد.
اگر هنگام تجسّم این ویژگیهای مثبت، اتفاقاً فرد مشخصی که مورد علاقهٔ شماست به ذهنتان آمد بلافاصله با خود یا در ذهنتان بگویید: «این و یا کسی بهتر»؛ در این صورت، اگر همان شخصی که مورد علاقهٔ شماست و واجد آن خصوصیّات است به خیر و مصلحتتان باشد جذبتان میشود و اگر اینطور نباشد کسی را به زندگیتان جذب میکنید که تمامی این ویژگیها و نکات جذّاب را برایتان دارد و حتی چه بسا چیزی بیش از آن داشته باشد.
بنابراین به جای اینکه مثلاً ًبا خود بگویید: من با علیرضا که با ایمان، مهربان، وفادار و با سخاوت است ازدواج کردهام، به خود تلقین و تجسّم کنید که: همسری باایمان، مهربان، وفادار و سخاوتمند دارید؛ علیرضا و یا کسی بهتر.(همچنین نگاه کنید به قانون جذب برای برگرداندن معشوق)
قانون جذب برای ازدواج
در این خصوص اصولی وجود دارد که بسیاری به کار گرفتهاند و نتیجه آن ازدواجی موفق با شخصی که در رویاهایشان تصور میکردهاند، بوده است؛ ولی این اصول کاربردی در برقراری ارتباطات و ازدواج چیست؟
برای روشن شدن این مسئله در ابتدا باید به جزئیات یک سیستم سهگانه یعنی ضمیر خودآگاه، ضمیر ناخودآگاه و من برتر یا من متعالی بپردازیم و درباره آنها که در برقراری روابط ما با دیگران نقش دارند، بدانیم. آیا می دانید که اگر بتوانید به طور کامل ضمیر ناخودآگاه ذهن خود را به کار بگیرید، ممکن است در زندگی شما چه اتفاقاتی روی دهد؟ بله میتوان از قدرت جادویی آن برای پیشبرد و ارتقای زندگی خود بهره گرفت و هر آنچه که باورش برایتان سخت است و ناممکن به نظر میرسد، ممکن ساخت. اگر واقعاً تمایل دارید که خوشبختی را لمس کنید، قدرت ضمیر ناخودآگاه خود را درک کنید. باید بدانید که ذهن ناخودآگاهتان به چه صورت کار می کند و چگونه از خود واکنش نشان می دهد.
در حقیقت همیشه برای ما کارها و چیزهایی برای انجام دادن یا انجام ندادن وجود دارند. در این حالت خواسته قلبی ما همان چیزی است که دوست داریم به وقوع بپیوندد و این همان بخش آگاهانهای است که از آن اطلاع داریم. خواستهای مانند ازدواج با یک شخص خاص که خیلی دوستش داریم. برای یک لحظه این رویداد را تجسم کنیم، گویی که اتفاق افتاده است.
همگی میدانیم که منطق، زبان ذهن خودآگاه ما است و احساسات و هیجان، زبان ضمیر ناخودآگاه. بنابراین طی مراحل این تجسمسازی، باید با این خواسته و تمایلمان، ضمیر ناخودآگاه خود را تحت تاثیر قرار دهیم. حتما میپرسید چگونه؟
ضمیر ناخودآگاه، اسم و فامیلی نمیشناسد
برای اینکه بتوانید ضمیر ناخودآگاهتان را به خوبی تحت تاثیر این خواسته قرار دهید باید تمایل خود را از زبان منطقیاش به زبان ضمیر ناخودآگاه یعنی احساسات ترجمه کنیم.
در این خواسته دو نشانه دیده میشود که هر دو منطقی هستند:
۱ _ شما میخواهید به یک شخص خاص با اسم و فامیلی مشخص، نزدیک شوید و ارتباط برقرار کنید.
۲ _ شما آرزو دارید که با او ازدواج کنید.
شما در ضمیر خودآگاهتان حق داشتن چنین خواستهای که کاملا منطقی است را دارید و حق رسیدن به آنرا نیز دارید؛ پس هر کاری برای آن انجام میدهید. اما برای اینکه بتوانید به ضمیر ناخودآگاه خود کمک کنید تا به خواستهاش برسد و آثار آن واقعا در زندگیتان نمایان شود، باید هر دو تمایل منطقی را به چیزی قابل فهم و درک برای ضمیر ناخودآگاه ترجمه کنید.
اگر سعی کنید به ضمیر ناخودآگاه خود بفهمانید که من میخواهم با شخصی خاص با نام و فامیلی مشخص ارتباط برقرار کنم، قطعا ضمیر ناخودآگاه پاسخ خواهد داد: «من این نام و فامیلی را درک نمیکنم. اینها همگی چیزهایی منطقی برای ضمیر خودآگاه شما هستند. آنچه را که درباره شخص مورد نظر احساس میکنی، به من بگو تا آن احساس و رابطه را در زندگیات آشکار کنم.»
از ابتدا ارتباطات خود را با طرف مقابل بررسی کنید و ببینید چه چیزی سبب شده است تا این حد او را دوست داشته باشید؛ ریشههای علاقه خود را خوب درک کنید. هرگز نگویید که من فقط او را دوست دارم چون شبیه این یا آن است. خوب دقت کنید و ببینید چه احساسات و هیجاناتی سبب به جریان افتادن این علاقه و رابطه عاطفی شده است.
در واقع همین احساسات و عواطف شما هستند که میتوانند ضمیر ناخودآگاه را تحت تاثیر قرار دهند و آنچه که آرزویش را دارید، در زندگیتان ظاهر کنند. یک بار که چنین احساساتی پیدا کردید دقیقا روی آنها تمرکز کنید؛ ولی فقط روی احساستان، نه روی یک شخص خاص و نامش. ضمیر ناخودآگاه شما(یا ذهن ناهوشیار شما) درکتان خواهد کرد و میگوید: «حالا آنچه را که دوست داری، درک کردم؛ پس برایت ظاهر و آشکار خواهم کرد. حتی بیش از این احساسات را نیز برایت به ارمغان خواهم آورد.»
در حقیقت ذهن ناخودآگاه شما نامهای اشخاص را نمیشناسد؛ ولی کسانی را که سبب به وجود آمدن چنین احساسات و عواطفی در شما شدهاند، شناسایی و جذب میکند و احتمالا همین حسی که شما دارید در شخص مورد نظرتان هم به وجود میآید. حتما تا به حال با مردمی که همیشه در چنین روابطی شکست خوردهاند، زیاد برخورد کردهاید. اگر آنها هم روابطشان را روی شخص یا نامی خاص متمرکز نمیکردند؛ بلکه روی نوع احساس و نوع رابطهای که آنها را به خود جذب کرده، قرار میدادند دچار این سرخوردگی نمیشدند.
پس توجه کنید در مراحل تجسم خواستهها یا اظهارات خود فقط روی یک شخص یا نامی خاص تمرکز نکنید. این ممکن است یک تاثیر نامطلوب و احساس کمبود ایجاد کند؛ بنابراین ضمیر ناخودآگاه شما فقط یک پیام محدود دریافت میکند و درگیر آن میشود. این پیام که به جز یک نفر در دنیا برای شما شخص دیگری وجود نخواهد داشت. در نتیجه این پیام، مانعی در برابر فراوانی احتمالات و موارد خوبی که قرار بوده سر راه شما قرار بگیرد، میشود.
البته منطقی است که شما به جز یک نفر، به شخص دیگری فکر نکنید؛ ولی با این شیوه نمیتوانید با ضمیر ناخودآگاهتان ارتباط برقرار کنید و کارش را بیش از پیش دشوار میکنید. پس باز تاکید شده است که روی احساسات خود تمرکز کنید، نه روی یک نام یا یک شخص خاص. این همان مسئله کلیدی است که ما را به سوی دومین عنصر منطقی یعنی ازدواج با شخصی که در ذهن خودآگاه داریم، هدایت میکند.
احساستان را پس از ازدواج تجسم کنید
اگر شما به ضمیر ناخودآگاه خود بگویید: «من میخواهم ازدواج کنم» ضمیر ناخودآگاه میگوید: «تو میخواهی چه کار کنی؟ چطوری؟» پس ضمیر ناخودآگاه میخواهد بداند که احساس شما از ازدواج چیست؟
کمی با خودتان خلوت کنید و خوب بیندیشید، آن چیست که شما را به ازدواج علاقهمند کرده است؟ چرا و چطور میخواهید ازدواج کنید؟ آیا زمان آن رسیده است که بتوانید یک زندگی مشترک با کیفیت را تشکیل دهید؟ در ذهن خود تصور کنید که در حال حاضر ازدواج کردهاید، در این لحظه چه فعالیتهایی به خاطرتان میآید که شما را سرشار از لذت و شادی میکنند؟ چه احساسات و عواطفی در شما بیدار میشوند؟
هر کس یک تصور و تخیل متفاوت دارد. شما هم روی احساسات خود تمرکز کنید، چه عبارات و بیاناتی را در آن زمان باید به کار ببرید؟ زمانی که این حس را در خود یافتید که او یا همان همسر آیندهتان، انرژی، فعالیت و شادابیهایی را پس از ازدواج در شما ایجاد خواهد کرد، یعنی زمانش فرا رسیده است.
بنابراین فعالیتهایی که پس از ازدواج شما را لبریز از شادی میکنند، با دقت بنویسید و احساسات و هیجاناتی که فقط با ازدواج برای شما امکانپذیر میشوند، در نظر بگیرید. شما هم ببینید که آیا زمان ازدواجتان فرا رسیده است یا نه! اگر به آنچه گفته شد باور داشته باشید و آنرا برای ازدواج به کار ببرید، تاثیر انکارناپذیر آنرا در زندگی خواهید دید.
دکتر اریک درباره نظریهاش میگوید: من یک دانشمند هستم و زمانی که یک نظریه را درباره چیزی مینویسم، باید بتوانم درباره علل آن توضیح بدهم. پس مطلب را با یک جمله کوتاه به پایان میرسانم: هیچ کس مطمئن نیست روابطش میتوانند خوشبختی را برایش به ارمغان آورند. اما آنچه که من به آن یقین دارم، این است که خوشبختی، بهترین روابط را برای انسان به دنبال خواهد آورد. بنابراین ابتدا به دنبال خوشبختی و درکی صحیح از آن باشید.
قانون جذب عشق چیست
عشق یکی از مهمترین و اصلیترین احساسات انسان است.
عشق احساسی عمیق و لذتی بسیار زیبا برای افراد است.
اکثر افراد اگر در مورد مسائل احساسی به خواسته و هدف خود نرسند دچار افسردگی و دردهای شدید میشوند.
پس این مطلب را به ما یادآوری میکند که موضوع عشق موضوع بسیار مهمی است.
خبر خوب این است که:
میتواند با استفاده از قانون جذب عشق، فرد موردعلاقه خود را به سمت خود جذب کنید.
قانون جذب در یک نگاه
قانون جذب بیان میکند که:
میتوانید با استفاده از افکار و قدرت ذهن خود هر چیزی را به واقعیت تبدیل کنید.
افکار و توجه ما روی هر موضوعی که باشد قانون جذب آن را به سمت ما جذب میکند.
اما شاید این سوال برایتان پیش آید که آیا میتوان با استفاده از قانون جذب عشق را جذب کرد؟
خبر خوب این است که پاسخ بله است.
قانون جذب مرد مورد علاقه
این موضوع حقیقت دارد که امروزه بیش از هر زمان دیگر مردان عجلهای برای متعهد گشتن به یک رابطه درازمدت از خود نشان نمیدهند.
هنگامی که از مردان در مورد علل این مسأله پرسش میشود، آنها معمولاً چندین دلیل گوناگون را برای عدم آمادگیشان برای ازدواج مطرح میسازند. اما در کل ۴ عامل عمده وجود دارد که تأثیر بسزایی روی رفتار مردان امروزی برای تن ندادن به تعهد درازمدت ازدواج اعمال میکنند:
۱ – مردان با فشار اجتماعی کمتری برای متأهل شدن مواجه هستند. بنابراین یک عامل برای تن دادن به ازدواج در مردان عملاً حذف میشود.
۲ – مردان از پیامدهای احتمالی عدم موفقیتآمیز شدن رابطه وحشت دارند. رنجهای عاطفی حاصل از جدایی میتواند برای مردان ویرانگر و طاقتفرسا باشد. از طرفی آنها بیشتر نگران ریسک خسارات مالی که احتمال دارد هنگام جدایی و طلاق متحمل آن گردند، نیز هستند.
۳ – این در سرشت و طبیعت مردان است که هر چیزی را که موجب تغییر عمده و جدی در زندگیشان میشود را به تأخیر اندازند. ازدواج تا حدودی آغاز مشکلات یک مرد است. خواه مردان امروزی به این گفته اعتقاد داشته باشند و یا خیر، مردان تمایلی به خروج از منطقه آسایش و فراغ خاطر خویش و گام نهادن به یک زندگی مملو از مسئولیت، سازش و از خودگذشتگی را ندارند.
۴ – مردان هنگامی تن به ازدواج میدهند که مطمئن شوند بهترین گزینه ممکن را انتخاب کردهاند. تعداد معدودی از مردان همواره در این اندیشهاند که: نکند سر و کله یک دختر بهتر در زندگی آنها پیدا شود. اما چگونه میتوان مردان را پایبند یک رابطه درازمدت و تعهدآور ساخت؟
بیشتر بخوانید
۵ حرکت ساده برای برگرداندن عشق از دست رفته
چرا قانون جذب باعث می شود به عشق خود نرسیم
برگرداندن فرد مورد علاقه با قانون جذب و دعا
دیدگاه ها