عشق های نوجوانی
نوجوانی دورانی سخت و پراسترس است. نوجوانی دورانی است که حد فاصل دوران کودکی و بزرگسالی قرار دارد و تغییرات فیزیکی، روحی، اجتماعی و .. که در این دوران رخ می دهد، باعث می شود فرد نسبت به جنس مخالف خود کشش پیدا کرده و عاشق او شود. پس اگر از خود می پرسید چرا ممکن است نوجوانی عاشق شود باید گفت با توجه به این تغییرات در دوران بلوغ عشق در این دوران تا حدودی طبیعی می باشد.
مسئله ی مهم در چنین شرایطی نحوه برخورد با نوجوانی است که عاشق شده و باید با مشاوره ی درست درباره ی عشق های نوجوانی آن ها را از خطرات احتمالی در امان نگه داشت. زیرا بسیاری از این عشق های نوجوانی مشکلات عمده ی دارند از جمله اینکه عشق یکطرفه است و نوجوان دست به خودکشی می زند. در نتیجه باید بهترین برخورد را در چنین شرایطی با آن ها داشت.
چرا نوجوانان عاشق میشوند
به دلیل سرعت بالای رشد در دوره ی نوجوانی به خصوص رشد جنسی، نوجوان گرایش به شناخت به جنس مخالف نموده و در این مورد احساس پیدا می کند، احساساتی که بیشتر از آنکآن که جنبه عقلانی داشته باشد جنبه احساسی و اشتیاق به تجربه دارد، به همین دلیل علاقه مندی به رمان ها و فیلم های عاشقانه و کنجکاوی های جنسی شروع شده و به همین دلیل است که نوجوانان عاشق می شوند.
نوجوان به مقتضای تغییرات فیزیکی و روحی جدید خود، به شدت نیاز به جنس مخالف را در خود احساس میکند و تمایل دارد با برقراری این ارتباط به آرامش برسد. او معمولا عشق را برای رسیدن به این آرامش انتخاب می کند.
عشق یک طرفه در نوجوانی
اولین عامل به وجود آمدن عشق های یک طرفه، نگاهی است که نوجوان در سن پایین به طرف مقابل خود دارد. علت دوم، شکست ها و تجربه های تلخی است که نوجوانان با آن دست و پنجه نرم کرده اند و بعد وارد ارتباط ذهنی و روانی می شوند تا شاید از طریق آن فرد به خواسته های خود دست پیدا کنند.
بیشتر نوجوان ها عشق یک طرفه را با امید این که روزی بتوانند به هر قیمتی به طرف مقابل برسند انتخاب می کنند اما در حقیقت این امیدها هیچ وقت به واقعیت تبدیل نمی شوند و آن ها در زندگی خود نا امید و ناکام خواهند شد.
عشق در سن بلوغ
نوجوانی و بلوغ دوره ای است که در آن دختران و پسران از لحاظ شناخت عاطفی، هیجانی اجتماعی و جهانی از کودکی به سوی بزرگسالی حرکت می کنند و به آن دوره شکل گیری هویت و الگوپذیری می گویند. نوجوانان در این دوران عاشق دوستی و رفاقتند و ترس از تنهایی، نوجوان را برمی انگیزد تا به سوی ارتباط با همسالان خود به صورت افراطی روی بیاورد و همبستگی گروهی در این دوره قوی تر از سایر مراحل زندگی است و اغلب به عنوان یک شاخص موفقیت برای بیشتر نوجوان ها محسوب می شود.
گاهی شدت عشق و وابستگی به حدی است که نوجوان خانواده خود را رها کرده و حتی حاضر است برای دوست خود جانش را فدا کند و خطر چنین عشق هایی همینجاست.
مشاوره درباره عشق در نوجوانی
یک رابطه عاشقانه نامناسب در نوجوانی میتواند «تغییر شخصیت» ایجاد کند و مسیر زندگی را به کلی تغییر دهد. به دلیل تغییرهایی که در شیوه زندگی پیش آمده است، امروزه نوجوانان بیشتر از گذشته با هم در ارتباط قرار میگیرند و احتمال عاشق شدن آنها بیشتر شده است؛ اما پدر و مادرها باید این قاطعیت را داشته باشند که از عضویت فرزند نوجوانشان در شبکههای دوستیابی جلوگیری کنند. البته امیدوارم درباره این جمله بدفهمی نشود. «قاطعیت» به هیچ وجه به معنی «اجبار تحکمآمیز» و «پرخاشگری» نیست.
نحوه برخورد با نوجوانی که عاشق شده
صمیمی شدن با نوجوان در حدی که بتواند به راحتی مسائلی که برایش پیش میآید را با والدین هم جنس خود مطرح کند خوب است و بدون شک الگوی سالم اخلاقی و جنسی والدین هم در این مورد تاثیر بهسزایی دارد؛ در واقع باید نگرش مثبت خود را نسبت به احساس عشق نشان دهیم و توامان در خصوص بیبند و باریهای جنسی و خطرات آن گوشزد کرده و نوجوانمان را آگاه کنیم.
نوجوانانی که این اطلاعات را از والدین هم جنس خود میگیرند در مقایسه با کسانی که از دوستان خود اطلاعات کسب میکنند، آگاهیها و رفتار سالمتری را دریافت کردهاند؛ به عبارتی نوجوان به شدت نیازمند توجه و دیده شدن است و باید تمهیدات را طوری بچینیم تا برای رفع تشنگی خود دست به انتخاب دوستیهای ناسالم نزند.
مطالب مرتبط:
نحوه برخورد با اشتباهات نوجوانان
دیدگاه ها