no-img
نوین اطلس

راه مقابله با تنهایی


نوین اطلس
مطالب ویژه
اطلاعیه

ادامه مطلب

راه مقابله با تنهایی
zip
دی ۹, ۱۳۹۶

راه مقابله با تنهایی


در این مقاله در مورد موضوعاتی از قبیل چگونه تنهایی زندگی کنیم، چگونه تنهایی خود را پر کنیم، درمان تنهایی و افسردگی، درمان حس تنهایی، چگونه تنهایی را تحمل کنیم، چگونه از تنهایی نترسیم، چگونه میتوان تنهایی را تحمل کرد، چگونه از تنهایی لذت ببریم صحبت میکنم.

چگونه تنهایی زندگی کنیم

برای آنکه از تمام لحظات زندگیتان بهره ببرید و با تنهایی کنار بیایید، چند راهکار ارائه می‌دهیم:

۱- تنهایی را قابل تحمل و خوشایند کنید:

تنهایی موجب ترس می‌شود. برای آنکه تنهایی را بهتر تحمل کنید و یا حتی آن‌را خوشایند کنید، از آن یک دوست بسازید. از لحظات تنهایی‌تان بهره ببرید، برای خودتان وقت بگذارید، یک استعداد هنری را در خودتان پرورش دهید، آشپزی کنید، کتاب بخوانید، یک فیلم خوب تماشا کنید. خواهید دید که دیگر از تنها ماندن در یک بعدازظهر روز تعطیل در زمستان دچار ترس نمی‌شوید. به مرور زمان، این عمل به یک تفریح و حتی بهتر از آن به یک نیاز تبدیل می‌شود.

۲- در محیط خانه احساس راحتی کنید:

برای آنکه هر از گاهی از تنها ماندن در خانه نترسید، لازم است که در محیط خانه احساس خوبی داشته باشید. آپارتمان شما هر چقدر هم که کوچک باشد، باید تصویری مثبت را به شما منعکس کند.
از محیط خانه‌تان کانونی گرم و کوچک بسازید تا در آن به راحتی زندگی کنید. از آنجایی‌که احتمالا تنها زندگی می‌کنید، این فرصت را دارید تا دکور خانه را بنا به میل و سلیقه‌‌تان تغییر دهید. از رنگ دیوارها گرفته تا مبلمان پرده‌ها و… هر چیزی که دوست دارید را انتخاب کنید و «محیط خانه» را به مکانی گرم و دلپذیر و راحت تبدیل کنید.

۳- اعتماد به نفس داشته باشید:

افکار منفی را کنار بگذارید! چنانچه به هر دلیلی مجرد و تنها مانده‌اید این بدان معنا نیست که شما زشت، احمق و یا نچسب هستید.
دوران حرف‌های قدیمی و تکراری مثل دختر ترشیده دیگر به سر آمده. به‌خودتان و توانایی‌هایتان اعتماد داشته باشید. وقتی خودتان، خود را دست کم می‌گیرید چطور می‌توانید از دیگران انتظار داشته باشید از شما خوش‌شان بیاید. باید از ارزش جسمانی، ذهنی و به‌ویژه عاطفی خود آگاه باشید. یاد بگیرید به‌خاطر عشق و علاقه‌ای که نزدیکانتان نسبت به شما دارند شاکر و سپاسگزار باشید. تصویر مثبتی از خودتان در ذهن داشته باشید، از خودتان مواظبت کنید، به زیبایی‌تان توجه کنید و لبخند بزنید و چنانچه متوجه شدید فردی از شما خوشش آمده، متعجب نشوید، چراکه حقیقتا ارزش آن ‌را دارید!

۴- با دوستان و اقوام معاشرت کنید:

از انزوا و گوشه‌گیری اجتناب کنید. تلویزیون، DVD، اینترنت، حیوانات خانگی و… همگی خوب هستند اما نباید به آنها اکتفا کنید. انزوا افسردگی می‌آورد. برای آنکه در خودتان فرو نروید، دوستی‌هایتان را حفظ کنید، به دوستانتان پیشنهاد دهید با یکدیگر بیرون بروید، برای شام دعوتشان کنید. با ناامیدی منتظر آن نباشید تا زنگ تلفن به صدا در‌آید و فردی شما را دعوت کند، خودتان پیشقدم شوید و با دوستان و اقوام تماس بگیرید. به این ترتیب، یک شبکه اجتماعی مهم که کلید توازن روحی و عاطفی شما است را به‌وجود می‌آورید.

۵- از لذت‌های زندگی بهره ببرید:

شما هم حق دارید خوشبخت باشید! برای لذت بردن از زندگی اجباری نیست که ۲نفر باشید. می‌توان به تنهایی از زیبایی منظره‌ای، لذت برد و نیازی نیست که برای رفتن به سینما و یا خوردن غذایی خوشمزه ۲نفر باشید و به بهانه اینکه تنها هستید خود را از لذت‌های کوچک روزانه محروم کنید. از همه چیز گذشته، جنبه‌های خوب زندگی فقط مختص زوج‌ها نیست!

چگونه تنهایی خود را پر کنیم

● به دنبال فعالیت‌های گروهی مورد علاقه خود بگردید:
یکی از موانعی که راه اجتماعی شدن را بر بسیاری از افراد درونگرا سد می‌کند، این است که نمی‌توانند فعالیت‌های اجتماعی مورد علاقه خود را به درستی پیدا کنند.

شما می‌توانید افرادی را شناسایی کنید که از بودن در کنار آنها لذت می‌برید و در معیت آنها به انجام فعالیت‌های دسته‌جمعی بپردازید. قرار نیست که شما با هر تیپ آدمی در ارتباط باشید و معاشرت کنید، چرا که سنگ بزرگ علامت نزدن است، قدم به قدم و آهسته‌آهسته خود را با وضعیت جدید وفق دهید، این روش نقطه شروع مناسبی خواهد بود.

● پیله تنهایی خود را پاره کنید:
در درون تمام افراد درونگرا ترسی ناخودآگاه نسبت به قرار گرفتن در محیط‌های اجتماعی وجود دارد. راهکار دومی که به شما پیشنهاد می‌کنیم این است که این ترس‌ها را دور بریزید.

همه افراد برای خود یک حریم خصوصی دارند که در مورد افرادی که به شدت برونگرا هستند، این حریم محدود شده و زیاد به چشم نمی‌آید. اما افراد درونگرا برای خود حریم خصوصی گسترده‌تری قائل هستند.

پس در نتیجه برای اینکه فردی اجتماعی باشید باید این حریم خصوصی را محدود کنید و زیاد خود را در پیله تنهایی‌تان محصور ننمایید. اگر یک‌بار دست به این کار بزنید، تکرار آن برای‌تان راحت‌تر خواهد شد.

بطور مثال اگر تازه به یک ساختمان نقل مکان کرده‌اید و مواجه با همسایه‌های جدید چندان هم کار ساده‌ای به نظر نمی‌آید، برای غلبه بر این ترس می‌توانید هر روز صبح شما برای سلام کردن پیش قدم شوید.

البته لازم به ذکر است که لازم نیست از همان شروع کار گام‌های بیش از حد بلندی بردارید، همیشه مسیرهای جدید را با گام‌های کوتاه شروع کنید تا رفته‌رفته به شرایط جدید عادت کنید.

● هنر خوب صحبت کردن را یاد بگیرید
درست است که خوب گوش دادن مهارت بسیار مهمی است و شاید در بیشتر مواقع مهمتر از خوب صحبت کردن باشد، اما به‌هرحال خوب صحبت کردن خصیصه ایست که در بین تمام افراد درونگرا مشترک است.

پس شما هم اگر می‌خواهید خود را در این گروه جای دهید باید زره و کلاه خود به تن کرده و به جنگ سکوت بروید و بتوانید بی‌وقفه حرف بزنید. اما خوب می‌دانید که در عمل توانایی چنین کاری را ندارید.

مطمئناً شما و تمام درونگراها بر این عقیده‌اید که بهترین گفتگوها آنهایی هستند که به عنوان متکلم نقش کمی در آن داشته باشید، و به عنوان یک درونگرا خوب می‌دانید که از بودن در یک جمع دوستانه و تنها شنونده سخنان آنها بودن چه احساس خوبی در شما ایجاد می‌شود.

اما از همین امروز رویه خود را تغییر دهید. برای شروع تنها چند کلمه هم کفایت میکند. لازم نیست مثل یک برونگرای حرفه‌ای مسلسل وار حرف بزنید، همین که بتوانید در حد چند کلمه نظرات و احساسات خود را بیان کنید، اعتماد به نفس شما برای برخورد با موقعیت‌های اجتماعی افزایش می‌یابد.

در اینجا وقت آن شده که فوت کوزه گری افراد برونگرا را به شما یاد دهیم، این افراد بدون اینکه مطمئن باشند درباره چه موضوعی می‌خواهند صحبت کنند، باب گفتگو را باز کرده و همچنان به حرف زدن ادامه می‌دهند.

پس شما هم فقط حرف بزنید تا حرف زده باشید. شاید باز هم برای شما که به چنین روش‌های نه چندان دل چسبی عادت ندارید، انجام چنین اعمالی کمی سخت باشد اما به‌هرحال در همین حد که برای صحبت تلاش کنید پیشرفت خوبی محسوب می‌شود.

بالاخره روزی می‌رسد که شما هم مثل یک برونگرای واقعی بی‌وقفه حرف بزنید!

درمان تنهایی و افسردگی

● به دنبال فعالیت‌های گروهی مورد علاقه خود بگردید:
یکی از موانعی که راه اجتماعی شدن را بر بسیاری از افراد درونگرا سد می‌کند، این است که نمی‌توانند فعالیت‌های اجتماعی مورد علاقه خود را به درستی پیدا کنند.

شما می‌توانید افرادی را شناسایی کنید که از بودن در کنار آنها لذت می‌برید و در معیت آنها به انجام فعالیت‌های دسته‌جمعی بپردازید. قرار نیست که شما با هر تیپ آدمی در ارتباط باشید و معاشرت کنید، چرا که سنگ بزرگ علامت نزدن است، قدم به قدم و آهسته‌آهسته خود را با وضعیت جدید وفق دهید، این روش نقطه شروع مناسبی خواهد بود.

● پیله تنهایی خود را پاره کنید:
در درون تمام افراد درونگرا ترسی ناخودآگاه نسبت به قرار گرفتن در محیط‌های اجتماعی وجود دارد. راهکار دومی که به شما پیشنهاد می‌کنیم این است که این ترس‌ها را دور بریزید.

همه افراد برای خود یک حریم خصوصی دارند که در مورد افرادی که به شدت برونگرا هستند، این حریم محدود شده و زیاد به چشم نمی‌آید. اما افراد درونگرا برای خود حریم خصوصی گسترده‌تری قائل هستند.

پس در نتیجه برای اینکه فردی اجتماعی باشید باید این حریم خصوصی را محدود کنید و زیاد خود را در پیله تنهایی‌تان محصور ننمایید. اگر یک‌بار دست به این کار بزنید، تکرار آن برای‌تان راحت‌تر خواهد شد.

بطور مثال اگر تازه به یک ساختمان نقل مکان کرده‌اید و مواجه با همسایه‌های جدید چندان هم کار ساده‌ای به نظر نمی‌آید، برای غلبه بر این ترس می‌توانید هر روز صبح شما برای سلام کردن پیش قدم شوید.

البته لازم به ذکر است که لازم نیست از همان شروع کار گام‌های بیش از حد بلندی بردارید، همیشه مسیرهای جدید را با گام‌های کوتاه شروع کنید تا رفته‌رفته به شرایط جدید عادت کنید.

● هنر خوب صحبت کردن را یاد بگیرید
درست است که خوب گوش دادن مهارت بسیار مهمی است و شاید در بیشتر مواقع مهمتر از خوب صحبت کردن باشد، اما به‌هرحال خوب صحبت کردن خصیصه ایست که در بین تمام افراد درونگرا مشترک است.

پس شما هم اگر می‌خواهید خود را در این گروه جای دهید باید زره و کلاه خود به تن کرده و به جنگ سکوت بروید و بتوانید بی‌وقفه حرف بزنید. اما خوب می‌دانید که در عمل توانایی چنین کاری را ندارید.

مطمئناً شما و تمام درونگراها بر این عقیده‌اید که بهترین گفتگوها آنهایی هستند که به عنوان متکلم نقش کمی در آن داشته باشید، و به عنوان یک درونگرا خوب می‌دانید که از بودن در یک جمع دوستانه و تنها شنونده سخنان آنها بودن چه احساس خوبی در شما ایجاد می‌شود.

اما از همین امروز رویه خود را تغییر دهید. برای شروع تنها چند کلمه هم کفایت میکند. لازم نیست مثل یک برونگرای حرفه‌ای مسلسل وار حرف بزنید، همین که بتوانید در حد چند کلمه نظرات و احساسات خود را بیان کنید، اعتماد به نفس شما برای برخورد با موقعیت‌های اجتماعی افزایش می‌یابد.

در اینجا وقت آن شده که فوت کوزه گری افراد برونگرا را به شما یاد دهیم، این افراد بدون اینکه مطمئن باشند درباره چه موضوعی می‌خواهند صحبت کنند، باب گفتگو را باز کرده و همچنان به حرف زدن ادامه می‌دهند.

پس شما هم فقط حرف بزنید تا حرف زده باشید. شاید باز هم برای شما که به چنین روش‌های نه چندان دل چسبی عادت ندارید، انجام چنین اعمالی کمی سخت باشد اما به‌هرحال در همین حد که برای صحبت تلاش کنید پیشرفت خوبی محسوب می‌شود.

بالاخره روزی می‌رسد که شما هم مثل یک برونگرای واقعی بی‌وقفه حرف بزنید!

درمان حس تنهایی

● به دنبال فعالیت‌های گروهی مورد علاقه خود بگردید:
یکی از موانعی که راه اجتماعی شدن را بر بسیاری از افراد درونگرا سد می‌کند، این است که نمی‌توانند فعالیت‌های اجتماعی مورد علاقه خود را به درستی پیدا کنند.

شما می‌توانید افرادی را شناسایی کنید که از بودن در کنار آنها لذت می‌برید و در معیت آنها به انجام فعالیت‌های دسته‌جمعی بپردازید. قرار نیست که شما با هر تیپ آدمی در ارتباط باشید و معاشرت کنید، چرا که سنگ بزرگ علامت نزدن است، قدم به قدم و آهسته‌آهسته خود را با وضعیت جدید وفق دهید، این روش نقطه شروع مناسبی خواهد بود.

● پیله تنهایی خود را پاره کنید:
در درون تمام افراد درونگرا ترسی ناخودآگاه نسبت به قرار گرفتن در محیط‌های اجتماعی وجود دارد. راهکار دومی که به شما پیشنهاد می‌کنیم این است که این ترس‌ها را دور بریزید.

همه افراد برای خود یک حریم خصوصی دارند که در مورد افرادی که به شدت برونگرا هستند، این حریم محدود شده و زیاد به چشم نمی‌آید. اما افراد درونگرا برای خود حریم خصوصی گسترده‌تری قائل هستند.

پس در نتیجه برای اینکه فردی اجتماعی باشید باید این حریم خصوصی را محدود کنید و زیاد خود را در پیله تنهایی‌تان محصور ننمایید. اگر یک‌بار دست به این کار بزنید، تکرار آن برای‌تان راحت‌تر خواهد شد.

بطور مثال اگر تازه به یک ساختمان نقل مکان کرده‌اید و مواجه با همسایه‌های جدید چندان هم کار ساده‌ای به نظر نمی‌آید، برای غلبه بر این ترس می‌توانید هر روز صبح شما برای سلام کردن پیش قدم شوید.

البته لازم به ذکر است که لازم نیست از همان شروع کار گام‌های بیش از حد بلندی بردارید، همیشه مسیرهای جدید را با گام‌های کوتاه شروع کنید تا رفته‌رفته به شرایط جدید عادت کنید.

● هنر خوب صحبت کردن را یاد بگیرید
درست است که خوب گوش دادن مهارت بسیار مهمی است و شاید در بیشتر مواقع مهمتر از خوب صحبت کردن باشد، اما به‌هرحال خوب صحبت کردن خصیصه ایست که در بین تمام افراد درونگرا مشترک است.

پس شما هم اگر می‌خواهید خود را در این گروه جای دهید باید زره و کلاه خود به تن کرده و به جنگ سکوت بروید و بتوانید بی‌وقفه حرف بزنید. اما خوب می‌دانید که در عمل توانایی چنین کاری را ندارید.

مطمئناً شما و تمام درونگراها بر این عقیده‌اید که بهترین گفتگوها آنهایی هستند که به عنوان متکلم نقش کمی در آن داشته باشید، و به عنوان یک درونگرا خوب می‌دانید که از بودن در یک جمع دوستانه و تنها شنونده سخنان آنها بودن چه احساس خوبی در شما ایجاد می‌شود.

اما از همین امروز رویه خود را تغییر دهید. برای شروع تنها چند کلمه هم کفایت میکند. لازم نیست مثل یک برونگرای حرفه‌ای مسلسل وار حرف بزنید، همین که بتوانید در حد چند کلمه نظرات و احساسات خود را بیان کنید، اعتماد به نفس شما برای برخورد با موقعیت‌های اجتماعی افزایش می‌یابد.

در اینجا وقت آن شده که فوت کوزه گری افراد برونگرا را به شما یاد دهیم، این افراد بدون اینکه مطمئن باشند درباره چه موضوعی می‌خواهند صحبت کنند، باب گفتگو را باز کرده و همچنان به حرف زدن ادامه می‌دهند.

پس شما هم فقط حرف بزنید تا حرف زده باشید. شاید باز هم برای شما که به چنین روش‌های نه چندان دل چسبی عادت ندارید، انجام چنین اعمالی کمی سخت باشد اما به‌هرحال در همین حد که برای صحبت تلاش کنید پیشرفت خوبی محسوب می‌شود.

بالاخره روزی می‌رسد که شما هم مثل یک برونگرای واقعی بی‌وقفه حرف بزنید!

چگونه تنهایی را تحمل کنیم

انسان یک موجود اجتماعی است و برای داشتن زندگی سعادتمندانه نیاز به برقراری روابط اجتماعی دارد. برقراری روابط اجتماعی در سایه نشاط، آرامش، عزت نفس و امنیت می تواند ضامن سلامت روانی انسان باشد. در دوران کنونی که انسان ها هرچه بیشتر به سمت تنهایی و انزوا سوق داده می شوند، نه فقط باید برقراری روابط صمیمانه به عنوان یکی از مولفه های اصلی سلامت روان مورد بحث قرار گیرد بلکه باید به «تنهایی» به عنوان عاملی پرخطر در بروز بیماری های متعدد جسمانی و روانی پرداخته شود. تنهایی به عنوان یکی از عوامل اضطراب آور در زندگی مدرن به معنای نبود ارتباطات مفید و سالم با دیگران تعریف شده است و به عقیده روان شناسان انسان فقط از راه تقویت روابط خود با مردم و جامعه بشری است که می تواند از احساس اضطراب، رهایی پیدا کند.

به عبارت دیگر، اضطراب انسان وقتی پایان می پذیرد که او بتواند وابستگی خود به همنوع را تحقق ببخشد، از سوی دیگر هم اکنون «تنهایی» به عنوان یکی از عوامل خطرزا برای سلامتی شناخته شده چنان که پژوهش گران دانشگاه شیکاگو طی تحقیقات خود دریافته اند که عوارض و اثرات منفی تنهایی در افزایش فشار خون، خواب نامطلوب، زوال عقل و سایر مشکلات جسمی ظهور پیدا می کند و تنهایی مانند سیگار کشیدن و چاقی سلامت افراد را به خطر می اندازد. به نوشته ایسنا «جان کاسیوپو» متذکر شده است مردم هر روز بیش از گذشته تنها می شوند و این مشکل شناخته شده، سلامتی مردم را بیش از گذشته به خطر انداخته است. در مقابل محققان دریافته اند که افزایش تعاملات اجتماعی تا ۵۰ درصد باعث افزایش طول عمر می شود. بنا به نوشته مهر تنهایی از ورزش نکردن نیز زیان آورتر است و دو برابر چاقی به انسان ها آسیب جسمی و روانی وارد می کند.

اغلب کسانی که دچار افسردگی و بیماری های روانی هستند در گروه افراد تنها و کم رفت و آمد قرار داشته و معمولا از تعاملات اجتماعی خودداری می کنند. طبق تحقیقات مطالعه بر روی افرادی که بیش از ۷۵ سال عمر دارند این واقعیت را آشکار کرده است که در هنگام ملاقات با افراد مورد علاقه و گفت وگو با آن ها انسان به خاطر ترشح دوپامین در مغز از حالت افسردگی خارج شده و به شادی ویژه ای می رسد. به همین علت افرادی که مشکلات و مطالبات خود را نگاه داشته اند و در تنهایی دنبال راه حل می گردند، از این حالت دور شده و دچار خمودگی می شوند.

دکتر احمد آشوری، روان شناس بالینی در این باره به خراسان می گوید: امروزه روان شناسان معتقدند انسان یک موجود زیستی، اجتماعی، معنوی و روانی است. به عبارت دیگر می گویند یکی از ابعاد انسان سالم، بعد اجتماعی است. فرد سالم باید بتواند در جامعه ارتباط برقرار کند و شبکه اجتماعی برای خود بسازد. این شبکه اجتماعی کمک می کند که فرد بتواند از عهده چالش ها و مشکلات زندگی خود برآید. امروزه نقش استرس در بروز بسیاری از بیماری ها ثابت شده است و تحقیقات نشان داده آن چه باعث بروز بیماری می شود خود استرس نیست بلکه استرس از طریق مجموعه ای از متغیرها تاثیرگذار است، یکی از این متغیرها حمایت اجتماعی از فرد است. فردی که از حمایت اجتماعی کافی برخوردار نیست و دچار تنهایی مزمن شده است، در خطر ابتلا به بیماری هایی نظیر سرطان و بیماری های قلبی عروقی قرار دارد و حتی در معرض ابتلا به افسردگی، اضطراب و روآوردن به اعتیاد قرار می گیرد. در مقابل هرچه حمایت شبکه اجتماعی از فرد قوی تر باشد، احتمال این که فرد به بیماری مبتلا شود کمتر می شود و اگر هم دچار بیماری شد، سریع تر بهبود پیدا می کند، گفته می شود کسانی که حمایت اجتماعی کافی دارند معمولا استرس کمتری تجربه می کنند و همین طور فردی که دچار مشکلات اقتصادی شده است و شبکه اجتماعی قوی تری دارد، کمتر استرس تحمل می کند زیرا در این شبکه یاد می گیرد چطور با استرس خود کنار بیاید.

هم چنین تحقیقات ثابت کرده است افرادی که حمایت اجتماعی کافی دریافت می کنند، آمار مرگ و میر کمتری دارند، شاید بتوان گفت دوستی برای انسان مثل آفتاب است برای گل ها، همان طور که گل ها برای رشد و نمو نیاز به آفتاب دارند، انسان هم برای رسیدن به تکامل به دوست و حمایت اجتماعی نیاز دارد.

این روان شناس بالینی در ادامه به تفاوت تنها بودن و احساس تنهایی اشاره می کند و توضیح می دهد: احساس تنهایی لزوما به این معنا نیست که کسی دور و بر انسان نباشد زیرا ممکن است در اطراف انسان افراد زیادی باشند اما فرد احساس تنهایی کند و از طرفی ممکن است در اطراف انسان کسی نباشد اما احساس تنهایی نکند. بنابراین روان شناسان تاکید می کنند که احساس تنهایی در همه افراد وجود دارد و تا حدی که مزمن نشود مورد نیاز انسان است. وقتی احساس تنهایی می کنیم و فکر می کنیم یک نیاز ارضا نشده داریم که باید آن را برآورده کنیم طبیعی است که از تنهایی لذت ببریم. اما زندگی منفعلانه و دست روی دست گذاشتن و انزواطلبی به سلامت روان صدمه می زند.

چگونه از تنهایی نترسیم

درک تنهایی

تنهایی وضعیتی است که فرد احساسی قوی از خالی بودن و کنار افتادن از جمع دارد. تنهایی چیزی بیشتر از حس خواستن یک همراه است. تنهایی یعنی حس قطع ارتباط و دور افتادن از آدمها، طوریکه داشتن هر نوع ارتباط انسانی معنادار سخت یا غیرممکن به نظر برسد. افراد تنها از درون احساس پوچی و خلاء دارند.

تنها بودن و تنهایی یا حتی ترس از تنها شدن باعث ایجاد حس ناامنی، اضطراب و افسردگی به آدمها می‌دهد. اگر از تنها شدن بترسید، ممکن است بیش از اندازه به انسانها خودتان را نیازمند حس کنید و ممکن است احساس کنید باید همیشه کنار دیگران باشید. درحالیکه اگر احساس کنیم همیشه باید کسی کنارمان باشد، یعنی این نیاز دارد ما را کنترل می‌کند.

تاثیرات تنهایی

اثرات تنهایی و ترس از تنهایی می‌تواند منجر به اضطراب، حملات وحشت، فوبیا، افسردگی، خودکشی، اعتیاد به موادمخدر، اعتیاد به الکل و بیماری‌های حاد و مزمن شود. تنهایی مزمن (برخلاف تنهایی طبیعی و نرمال که هرکس گاهی‌اوقات احساس می‌کند) می‌تواند وضعیتی جدی باشد و احتمال مرگ به واسطه سرطان و همچنین سکته و بیماری‌های قلبی‌عروقی را افزایش می‌دهد. افرادیکه خود را از جامعه دور کرده‌اند معمولا کیفیت خواب پایینی هم دارند که باعث می‌شود به اندازه کافی استراحت نکرده و ضعیف شوند.

چه چیز منجر به تنهایی و ترس از تنهایی می‌شود؟

آدمها به دلایل مختلفی تنهایی را تجربه می‌کنند و بسیاری اتفاقاتی که در زندگی می‌افتد با آن در ارتباط است. تنهایی واکنشی بسیار متداول به طلاق یا جدایی‌هاست. در چنین مواردی، هر دو طرف فقدان فردمقابل خود را احساس کرده و همچنین حس می‌کنند بخاطر این اتفاق یا ناراحتی‌شان از بسیاری جمع‌های اجتماعی طرد می‌شوند.

تنهایی می‌تواند واکنش به یک موقعیت یا اتفاق خاص مثل مرگ یا نبودن طولانی‌مدت عزیزان باشد. همچنین بعد از تولد کودک، ازدواج یا اتفاقات کوچک و بزرگ زندگی ممکن است ایجاد شود. حتی در ازدواج‌ها یا روابط جدی دیگر که بخاطر نبود ارتباط احساسی و عاشقانه دو طرف احساس خشم و عصبانیت دارند هم ممکن است تنهایی اتفاق بیفتد.

ترس از تنها شدن هم می‌تواند از چیزهای مختلف سرچشمه بگیرد. ممکن است در نقطه‌ای از زندگی احساس کرده باشید که دیگران شما را طرد می‌کنند و یا تصور کنید تنها بودن یعنی کسی دوستتان ندارد یا همه نادیده‌تان می‌گیرند. ترس از تنها شدن می‌تواند مستقیم با نداشتن اعتمادبه‌نفس و این باور که از هیچ فعالیتی به تنهایی نمی‌توانید لذت ببرید، در ارتباط باشد.

درمان تنهایی

جایگزین اینکه تنهایی و ترس از تنها ماندن را یک نقص یا یک خصوصیت غیرقابل‌تغییر شخصیتی بدانید این است که بفهمید تنهایی چیزی قابل‌تغییر است. همچنین خیلی مهم است که بدانید تنهایی و ترس از تنها ماندن تجربیاتی بسیار متداول هستند. طبق تحقیقات اخیر، ۲۵ درصد از افراد بزرگسال حداقل هر چند هفته یکبار حس تنهایی دردناکی را تجربه می‌کنند و این میزان در بین نوجوانان و دانشجویان حتی بالاتر است. حس تنهایی نه وضعیتی ثابت و مداوم است و نه به خودی خود بد است. بلکه باید به آن بعنوان علامت هشداری برای نیازهای مهمی که نادیده گرفته شده‌اند نگاه کنید.

اولین قدم این است که قبول کنید با تنها ماندن مشکل دارید و می‌خواهید احساس و رفتارتان تغییر کند. یادتان باشد، همه ما نقاط قوت و ضعف‌هایی داریم و مخفی کردن ضعف‌هایمان انرژی بسیار بیشتری می‌برد تا اینکه بخواهید روی آنها کار کرده و بر آنها غلبه کنیم.

متداول‌ترین نوع روش درمانی که برای این مشکل استفاده می‌شود، درمان شناختی-رفتاری، واقعیت‌درمانی و رفتاردرمانی است. با کار کردن با متخصصین و روانشناسان باتجربه می‌توانید رویکردهای رفتاری و مهارت‌های ارتباطی جدید و تکنیک‌های خاصی یاد بگیرید که کمکتان می‌کند با اضطراب و افسردگی‌تان کنار بیایید.

چگونه میتوان تنهایی را تحمل کرد

سعی کنید عشق ومحبت دیگران را قبول کنید وشاکر باشید می گوئید (آخر هیچوقت اقبال این را نداشتم که کسی دوستم داشته باشد )شما اعتقاد راسخ دارید با اینکه تنهاترین فرد دنیا هستید زیرا هیچوقت عشق ومحبتی به سراغتان نیامده است این صدای اعتراض همان بچه ایست که درونتان خفته است ومن خیلی خوب مشکل شمارا می فهمم بهر حال دلم می خواهد تا آنجا که امکان دارد به آنچه گفتم عمل کنید سعی کنید محبت دیگران را قبول کنید و شاکر باشید ممکن است بپرسید (کدام محبت کدام عشق )لحظه ای با من فکر کنید اگر روز آفتابی مطبوعی است می توانید محبت خورشید را قبول کنید وراه قبول محبت این است که برای فرار از آفتاب عینک دودی به چشم بزنید چند لحظه ای یک صندلی بردارید ودر برابر آفتاب بنشینید بکوشید فایده آفتاب را در وجود خود حس کنید ممکن است بگوئید (اگر روز باران گرفته ای بود چکار کنم )عیبی ندارد اگرباران به پنجره می زند یک صندلی بردارید ودقایقی چند جلوی بخاری خوب خودتان را گرم کنید شعله های درونی بخاری را تماشا کنید واجازه بدهید نیروی حرارتی بخاری وفایده ای که از گرم شدن می برید در اعماق وجودتان موثر واقع شود آرام بگیرید وحس کنید که حالا دارید گرم می شوید چیزی هست که شما را دوست دارد گرمتان می کند دقایق خوش ومطبوعی برایتان بوجود آورده است
وقتی که موقع شب به رختخواب رفتید پتوی گرم را خوب بخود بپیچید یقین پیدا کنید که راحتید گرمید ومورد محبت واقع شده اید با خود بگوئید (دوستم دارند تحملم می کنند عزیزم می دارند ودر میان امواج گرمای مطبوعی که وجودم را در بر گرفته اند احساس امنیت وخوشی می کنم )اگر به این تمرین عمل کنید خیلی زود آن کودک ناکامی که در اعماق وجودتان هست کامیاب خواهد شد و از تنهائی بیرون خواهید آمد .
ثانیا”بد نیست آهسته با خود بگوئید (من خودم هستم )خودتان را گرامی بدارید قبول کنید که خیلی ارزنده هستید ورفته رفته دارید به مرواریدهای نایابی که در اعماق دریای وجودتان هست وخود از آن خبر نداشتید دست می یابید پیوسته با خود بگوئید من خودم هستم سعی کنید قوای حیاتی خود را که تا کنون از آن استفاده نمی کردید بکارببرید فرتموش نکنید که انسان هر جور که فکر کند بهمان قسم زندگی می کند اگر بد فکر کنید بد برایش پیش می آید وهمین طور بر عکس .ثالثا”-افکار مثبت را در خیال مجسم کنید وینست روانکاو بزرگ می گوید وقتی که بچه هنوز نوزادی بیش نیست و نمی تواند چشمش را بجایی بدوزد وخیره سازد وقتی که گرسنه می شود و یا محبت می خواهد پستان مادر را در خیال مجسم می کند وبدین ترتیب موجب می شود که پستان (ظاهر )شود ودر نتیجه از محبت وغذای مادرانه سیراب گردد این عادت بچه ها یکی از بزرکترین مواهبی است که بما ارزانی شده است خوشبختی و استقلال ما بدان بسته است واساس قدرت وپیشرفت ما را تشکیل می دهد چطور؟بدین معنی که اگر قادر باشید مثل کودک خوبی ورضایت وکامیابی را در خیال مجسم کنید دست آخر موجب می شود که این چیزها را برای خود بوجود آورید .چنانکه قبلا”گفتم هر طور فکر کنید همانطور برای شما پیش می آید بعبارت فلسفی وجود ما چیزی جز فکر ما نیست ما همان هستیم که فکر می کنیم اگر فکر توفیق یا خیال پیشرفت در سر بپروریم موفق وپیشرو می شویم وباالعکس .به انچه گفتم عمل کنید حوصله داشته باشید مخصوصا”وقتی که دلتان نمی خواهد به این تمرین ها عمل کنید آنوقت بدان عمل کنید چه بدین واسطه آن موجود ناکام رادر نهادتان خفته است بار دیگر به یک تولد مجدومیمونی هدایت کرده اید.پس از مدتی خواهید دید که خطرات چهار گانه بالا یکی بعد از دیگری مرتفع خواهند شد واحساس تنهائی شر خود را از سرتان وا خواهد کرد .

چگونه از تنهایی لذت ببریم

۱- تنهایی را قابل تحمل و خوشایند کنید:

تنهایی موجب ترس می‌شود. برای آنکه تنهایی را بهتر تحمل کنید و یا حتی آن‌را خوشایند کنید، از آن یک دوست بسازید. از لحظات تنهایی‌تان بهره ببرید، برای خودتان وقت بگذارید، یک استعداد هنری را در خودتان پرورش دهید، آشپزی کنید، کتاب بخوانید، یک فیلم خوب تماشا کنید. خواهید دید که دیگر از تنها ماندن در یک بعدازظهر روز تعطیل در زمستان دچار ترس نمی‌شوید. به مرور زمان، این عمل به یک تفریح و حتی بهتر از آن به یک نیاز تبدیل می‌شود.

۲- در محیط خانه احساس راحتی کنید:

برای آنکه هر از گاهی از تنها ماندن در خانه نترسید، لازم است که در محیط خانه احساس خوبی داشته باشید. آپارتمان شما هر چقدر هم که کوچک باشد، باید تصویری مثبت را به شما منعکس کند.
از محیط خانه‌تان کانونی گرم و کوچک بسازید تا در آن به راحتی زندگی کنید. از آنجایی‌که احتمالا تنها زندگی می‌کنید، این فرصت را دارید تا دکور خانه را بنا به میل و سلیقه‌‌تان تغییر دهید. از رنگ دیوارها گرفته تا مبلمان پرده‌ها و… هر چیزی که دوست دارید را انتخاب کنید و «محیط خانه» را به مکانی گرم و دلپذیر و راحت تبدیل کنید.

۳- اعتماد به نفس داشته باشید:

افکار منفی را کنار بگذارید! چنانچه به هر دلیلی مجرد و تنها مانده‌اید این بدان معنا نیست که شما زشت، احمق و یا نچسب هستید.
دوران حرف‌های قدیمی و تکراری مثل دختر ترشیده دیگر به سر آمده. به‌خودتان و توانایی‌هایتان اعتماد داشته باشید. وقتی خودتان، خود را دست کم می‌گیرید چطور می‌توانید از دیگران انتظار داشته باشید از شما خوش‌شان بیاید. باید از ارزش جسمانی، ذهنی و به‌ویژه عاطفی خود آگاه باشید. یاد بگیرید به‌خاطر عشق و علاقه‌ای که نزدیکانتان نسبت به شما دارند شاکر و سپاسگزار باشید. تصویر مثبتی از خودتان در ذهن داشته باشید، از خودتان مواظبت کنید، به زیبایی‌تان توجه کنید و لبخند بزنید و چنانچه متوجه شدید فردی از شما خوشش آمده، متعجب نشوید، چراکه حقیقتا ارزش آن ‌را دارید!

۴- با دوستان و اقوام معاشرت کنید:

از انزوا و گوشه‌گیری اجتناب کنید. تلویزیون، DVD، اینترنت، حیوانات خانگی و… همگی خوب هستند اما نباید به آنها اکتفا کنید. انزوا افسردگی می‌آورد. برای آنکه در خودتان فرو نروید، دوستی‌هایتان را حفظ کنید، به دوستانتان پیشنهاد دهید با یکدیگر بیرون بروید، برای شام دعوتشان کنید. با ناامیدی منتظر آن نباشید تا زنگ تلفن به صدا در‌آید و فردی شما را دعوت کند، خودتان پیشقدم شوید و با دوستان و اقوام تماس بگیرید. به این ترتیب، یک شبکه اجتماعی مهم که کلید توازن روحی و عاطفی شما است را به‌وجود می‌آورید.

۵- از لذت‌های زندگی بهره ببرید:

شما هم حق دارید خوشبخت باشید! برای لذت بردن از زندگی اجباری نیست که ۲نفر باشید. می‌توان به تنهایی از زیبایی منظره‌ای، لذت برد و نیازی نیست که برای رفتن به سینما و یا خوردن غذایی خوشمزه ۲نفر باشید و به بهانه اینکه تنها هستید خود را از لذت‌های کوچک روزانه محروم کنید. از همه چیز گذشته، جنبه‌های خوب زندگی فقط مختص زوج‌ها نیست!

۶- به‌خودتان توجه کنید:

به‌خودتان فکر کنید. اهدافتان چیست؟ چه آرزوهایی دارید؟ آیا مدت‌هاست در آرزوی آن هستید که دور دنیا سفر کنید؟ بجنبید! تنها کافی است یک نفر را راضی کنید و آن‌هم خود شما هستید. این زمان فرصتی است که با آگاهی از خواسته‌های واقعی‌تان خودتان را بهتر بشناسید. فکر کنید و روی خودتان تمرکز کنید. هیچ‌چیز نباید جلوی تصمیمات مهم شما را بگیرد، و مانع شود تا موقعیت شغلی و یا حتی مکان زندگی‌تان را تغییر دهید. به اولویت‌هایتان بپردازید. خلاصه آنکه، قبل از هر چیز دیگری به فکر خوشحال کردن خودتان باشید.

سایت روانشناسی نوین بینش

۴ حرکت ساده برای برگرداندن عشق از دست رفته

مطالب مرتبط:

افسردگی به دلیل ازدواج نکردن



موضوعات :
متفرقه

درباره نویسنده

novinatlas 1733 نوشته در نوین اطلس دارد . مشاهده تمام نوشته های

دیدگاه ها


دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.