چگونه آشنایی را به ازدواج برسانیم
این مطلب در مورد موضوعات چگونه آشناییمان را به ازدواج ختم کنیم، رابطه دوستی منجر به ازدواج، چگونه رابطه دوستی را به ازدواج ختم کنیم، دوستی به قصد ازدواج؟، چگونه مردان را راضی به ازدواج کنیم؟، تبدیل دوستی به عشق، ترغیب مرد به ازدواج، علت سرد شدن پسرها نوشته شده است.
چگونه آشناییمان را به ازدواج ختم کنیم
ملاک های من چه باشند؟
اگر کسی انتخاب خوبی کرده و میخواهد آن را به ازدواج تبدیل کند، باید چند نکته مهم را بداند:
–لازم است از نظر شما آن فرد مطلوبیت فیزیکی و جنسی در یک حد متوسط رو به بالا برایتان داشتباشد.
– مطلوبیت دلی و هیجانی هم مهم است.
البته لازم نیست الزاما عاشق همه وجناتش باشید و چه بهتر هم که نباشید؛ چون اگر عاشق باشید شاید به شناخت درستی از ویژگیهای شخصیتی او نرسید.
-شرایط مالیتان بهتر است با هم متناسب باشد.
اگر هم یک طرف از نظر مالی بالاتر است، باید هر دو طرف جنبه زندگی با فردی متفاوت از نظر فرهنگ اقتصادی را داشته باشند. سبک خرج کردنتان باید با هم هماهنگ باشد.
– سبک دینداریتان باید به هم بخورد و شبیه هم به زندگی و خدا و پیغمبر بنگرید، اگر شریعت برای یکی از شما خیلی مهم است برای دیگری نیز مهم باشد یا اگر یکی اهل مطالعات دینی است، به نظر دیگری مضحک نیاید.اگر شما اهل روزه و نماز هستید، این موضوع برای همسرتان با ارزش باشد.
– احتمالا همه میدانیم که تشابه خانوادهها بسیار بسیار مهم است و عملا با انتخاب یک نفر، خانواده او را نیز برمیگزینیم
رابطه دوستی منجر به ازدواج
آشنایی های منجر به ازدواج باید حد و مرزهایی داشته باشد و بعد از چند ماه گفت وگو و آشنایی باید تکلیف شان را مشخص کنند؛ معمولاً خانم ها تلاش می کنند که زودتر ازدواج کنند و آقایان در سطح دوستی و ارتباط رابطه را نگه می دارند. در چنین موقعیت هایی، نقش خانم ها بسیار مهم است که به این رابطه تن ندهند و موجب تداوم آن نشوند و اجازه ندهند ازدواج شان به تأخیر بیفتد.
وقتی مردی تن به ازدواج نمی دهد، آن را به تعویق می اندازد و به خانواده اطلاع نمی دهد؛ خانم ها فکر می کنند در این شرایط با محبت بیشتر و همراهی کردن می توانند بیشتر در دل او رسوخ کنند، این اشتباه است و باید بدانند با فاصله گرفتن و دور شدن از پسر موفق ترند.
در دوره آشنایی فقط باید گفت و گو کنند و هیچ نوع رابطه دیگری برای آشنایی درست نیست. بسیاری از جوانان تئوری دارند که باید روابط عمیق تری برای آشنایی داشته باشیم؛ این امر نادرست است حتی گفت وگوها هم باید با اطلاع خانواده و همراه با تعهداتی باشد. در غیر این صورت باعث می شود رابطه به سمت ازدواج پیش نرود، زیرا فرد با خود می گوید حالا که هر چیزی که بخواهم در این رابطه به دست می آورم چرا زیر بار ازدواج، مسئولیت ها و هزینه های آن بروم؟!
گفت و گو هم باید به صورت مناسبی صورت گیرد و از مسائل و گفت و گوهای عاطفی شدید و احساسات عمیق پرهیز شود. زیرا این مسائل رابطه را عمیق تر می کند و دیگر از سطح آشنایی خارج می شود و بیشتر شکل دوستی خیابانی پیدا می کند، و اگر خانواده ها مطلع نباشند می شود نامزدی غیررسمی که هیچ کسی از آن خبر ندارد و سطح آسیب را بالا می برد.
چگونه رابطه دوستی را به ازدواج ختم کنیم
هر مردی تا زمانیکه هر چیزی از شما که میخواهد را به دست بیاورد، میتواند اینکار را بکند. وقتی تمام خواستههای جنسی و غیرجنسی او را برآورده کردید، دیگر شروع پایان یافتن رابطهتان است.
دوستی به قصد ازدواج؟
اگر قرار بر ازدواج بود
اگر قرار اولیه بر ازدواج بود باز هم تضمینی برای تداوم رابطه نیست. رابطه دوستی یا عاشقانه با یک رابطه رسمی کاملا متفاوت است. در یک رابطه دوستی آن چیزی که حرف اول را می زند، جلب محبت طرف مقابل است. جلب محبت وقتی حاصل می شود که شما محبوب طرف مقابل باشید و او شما را تایید کند. پس طبیعی است که ما برای تایید شدن و مورد قبول قرار گرفتن، خودمان را بهتر از آنچه که هستیم نشان می دهیم. افراد تا زمانی که رابطه شان شکلی رسمی به خود نگیرد، شاید بسیاری از خصوصیات ذاتی شان را افشا نکنند. از این گذشته، حتی اگر طرف مقابل تلاشی برای بهتر جلوه دادن خود انجام ندهد، ممکن است اساسا به دلیل ماهیت رابطه، شما نتوانید همه ابعاد او را بشناسید.
ممکن است بسیاری از این افراد که با آنها رابطه دوستی یا عاشقانه برقرار می کنید، دوستان خوبی برای شما باشند اما زمانی که در نقش همسری قرار می گیرند، متفاوت رفتار کنند. شاید اگر دختر بداند در این گونه روابط آینده جدی تری وجود دارد، می تواند با آرامش و امنیت خاطر بیشتری، بهترین و قوی ترین خصوصیات درونی و زنانه اش را برای آن پسر آشکار کند و برعکس، پسر اگر در وضعیت یک زندگی واقعی قرار گیرد، جنبه های دیگری از مسئولیت پذیری، شهامت، حمایتگری، تعهد و تسلط بر خود را نمایان کند. فقط در قالب یک رابطه رسمی و جدی یا بهتر بگوییم نامزدی رسمی است که طرفین به شناخت بهتری دست می یابند.
چگونه مردان را راضی به ازدواج کنیم؟
تسلیم رابطه جنسی نشوید
اولین اصلی که باید در رابطه تان به آن پایبند باشید، احترام است به خود و طرف مقابل است نه صمیمیت.
از نزدیک شدن به صورت فیزیکی به شدت خودداری کنید.
مطمئن باشید با برقراری رابطه جنسی (در هر سطحی) و ارتباط فیزیکی، نمی توانید او را وادار به ازدواج با خود کنید.
عصبانیت و سرزنش
به او پرخاش نکنید که چرا به خواستگاری تان نمی آید.
اگر شرایطش مساعد نیست یا خانواده اش موافق نیستند، نشان می دهد آمادگی ازدواج با شما را ندارد.
شان و جایگاه خود را حفظ کنید و رابطه را تمام کنید.
فرصت های دیگر زندگی تان را از دست ندهید و روی خواستگارانی که شرایط مساعدتری دارند فکر کنید.
دوستش دارید؟ درک تان می کنیم. اما برای آنکه دوست داشتن، به ازدواج برسد مقدماتی لازم است که پسر مورد علاقه شما تا بدست آوردن آنها فاصله دارد.
یا این رابطه را به کل قطع کرده و به زندگی طبیعی خود برگردید یا این که با او قطع رابطه کنید و با احترام بگویید هر زمان به شرایط مناسب رسیدی، درباره ازدواج صحبت می کنیم.
فقط یادتان باشد که اگر خانواده او با ازدواج شما مخالف بوده اند و سنگ مقابل پایتان انداخته اند، او الزاما نباید در این مورد پاسخگو باشد.
شاید او نتوانسته باشد نقش واسطه میان شما و خانواده اش را خوب بازی کند اما اشتباهات دیگران به او مربوط نیست و نباید به خاطرشان سرزنش شود.
تبدیل دوستی به عشق
در حقیقت می توان گفت بهترین راه برای ایجاد عشق و علاقه بین دو نفر و تبدیل این عشق به ازدواج برقراری رابطه دوستی بین این دو نفر می باشد. قبل از اینکه توضیح دهم چرا رابطه ی دوستی را می توان به ازدواج تبدیل کرد لازم است این نکته را بدانید: مردم عاشق کسانی می شوند که امتیازات مشابه و یا بالاتری نسبت به آن ها داشته باشند.
منظور از این امتیازات همان موارد و معیارهایی است که تعیین می کنند یک شخص می تواند شریک زندگی مناسبی برای شخص دیگری باشد یا خیر. شما می توانید ادامه ی این مطلب را در لینک زیر مطالعه کنید:
ترغیب مرد به ازدواج
سعی کنید طبیعی رفتار کنید. خودتان باشید و علایقتان را پنهان نکنید.
اگر طرفتان می گوید به موسیقی رپ علاقه دارد و اسم خواننده هایی را که هیچوقت نشنیده بودید به زبان آورد، به هیچ وجه تظاهر نکنید که آنها را می شناسید و دوستشان دارید. خیلی راحت بگویید که هیچ چیز از آن سبک موسیقی نمی دانید.
اگر همیشه طرفدار اپرا بوده اید، بگویید. اگر موقع تماشای یک فیلم در کنار او گریه تان گرفت، هیچ اشکالی ندارد گریه کنید. اگر خواستید بخندید، بخندید. وقتی شما خودتان باشید او هم تشویق می شود که در حضور شما خودش باشد و تظاهر نکند. او آدم خاصی است و شما هم همینطور اما به طرق مختلف. هیچوقت برای گفتن یک دروغ خودتان را تحت فشار قرار ندهید.
این احساس را به او بدهید که می تواند آزادیش را حفظ کند—حداقل تا میزانی منطقی.
بااینکه شما به عنوان یک زن به رابطه جدید طوری فکر می کنید که قرار است زندگیتان را تغییر دهد، مرد شما فقط به حفظ وضعیت قبل خود فکر می کند. شما به خریدن یک خانه جدید، بچه دار شدن، عوض کردن کارتان، رفتن به مسافرت و امثال اینها فکر می کنید درحالیکه او مصر است که برنامه های قبلی خود را حفظ کند و تا حدامکان در آن تغییری ایجاد نکند. برای او ثبات به معنای امنیت است. اگر سعی کنید زندگی او را به سرعت تغییر دهید، احساس خواهد کرد که مردانگی اش هم خواهد رفت و احساس تهدید خواهد کرد. باید به او نشان دهید که نمی خواهید همه چیز را از او بگیرید. بعنوان مثال، حتماً بگذارید وقتی را با دوستان خودش بگذراند. وقتی مردها بدون حضور خانم ها کنار هم باشند خیلی پیش می آید که یکی بپرسد “چطور تونستی امشب جیم بزنی؟” و همه مردها برای آن مردی که هیچوقت نمی تواند از دست زنش به دورهمی های مردانه بیاید احساس تاسف می کنند. این را یادتان باشد مردها فقط با بودن با زنی که دوستش دارند نیست که احساس مردانگی می کنند، بلکه با بودن کنار دوستان و رفقای هم جنس خودشان هم همین احساس را دارند. شما باید او را مطمئن کنید که او هنوز هم می تواند وقتی را با دوستانش بگذراند.
علت سرد شدن پسرها
یکی از خصوصیات رایج بین اغلب زوجها این است که معمولا احساسات واقعی خود را ابراز نمیکنند و همیشه احساس خود را به گونهای دیگر- طوری که طرف مقابل نرنجد- نشان میدهند. شاید شما هم احساسات و عواطفتان را پنهان میکنید. بسیاری از ما حقیقت را نه تنها از دیگران بلکه از خودمان نیز پنهان میکنیم و بعد از مدتی از یاد میبریم که واقعاً چه احساسی داشتهایم. گاهی هنگام بروز مشکل، وقتی دیگران از ما سؤال میکنند که چه احساسی داری و چه مشکلی پیش آمده؟
میگوییم نمیدانم! شما آن قدر احساسات خود را پنهان کردهاید که از یاد بردهاید چگونه باید آنها را ابراز کنید؟ در واقع بیشتر مشکلات ارتباطی به این دلیل ایجاد میشوند که شما فقط بخشی از حقیقت را بازگو میکنید، نه همه آن را.هنگامی که ناراحت هستید و سعی میکنید علت آن را به همسر یا دوست خود بگویید، احتمالا فقط درباره احساساتی مانند خشم، ناراحتی و عصبانیت خود سخن میگویید. در این گونه موارد به دور از مهربانی و ملاطفت سخن میگویید و همین باعث میشود گوش دادن به آنها بسیار مشکل و رنجآور باشد. اما فراموش نکنید که زیر لایه خشم شما، انگیزه عشق و میل به صمیمیت بیشتر نهفته است.
بنابر این هنگامی که از همسرتان عصبانی هستید بدانید که در واقع او را دوست دارید و می خواهید نظرش را جلب کنید. هنگامی که از رئیس خود عصبانی هستید که چرا با شما بد رفتار کرده، در زیر این خشم علاقه به شغلتان و حفظ سمتتان نهفته است.
شاید شما از خشم تنها به این دلیل استفاده میکنید که با رنجش و ترس خودتان روبهرو نشوید. در اینگونه مواقع از خودتان بپرسید آیا عاملی هست که شما از آن ترسیده باشید؟ گاهی اوقات به خودتان اجازه دهید گریه کنید و احساسات واقعیتان را بیشتر بروز دهید. هنگامی که اجازه میدهید رنجش، ترس و پشیمانی خود را ابراز کنید، رهایی روحی، عاطفی و حتی جسمانی زیادی احساس خواهید کرد و از عصبانیت و تحریک پذیری شما نیز به اندازه قابل ملاحظهای کاسته خواهد شد.
مطالب مرتبط:
۴ حرکت ساده برای برگرداندن عشق از دست رفته
دیدگاه ها