روانشناسی شکست عشقی
در این مقاله از نوین اطلس می خواهیم به موضوع روانشناسی شکست عشقی بپردازیم. موضوعی که این روزها به علت ناآگاهی از نحوه برقراری ارتباط صحیح با شریک عاطفی، بسیار زیاد رخ می دهد.
در این مطلب درباره ی موضوعات مشاوره شکست عشقی، شکست عشقی در مردان و زنان، راه های مقابله با شکست عشقی، مردی که شکست عشقی خورده، مراحل شکست عشقی، درمان افسردگی شکست عشقی، بعد از شکست عشقی چه کنیم؟ و همینطور شکست عشقی در زنان صحبت خواهیم کرد.
مشاوره شکست عشقی
«شکست عاطفی» یکی از دردآورترین اتفاقاتی است که ممکن است برای هر کسی رخ دهد اما مسلما آخر دنیا نیست.
یکدفعه از اینرو به آنرو میشود. اگر تا دیروز لب به سیگار نمیزد، حالا پاکت پشت پاکت دود میکند؛ اگر تا دیروز شاد بودن و سرزندگیاش توی تمام دانشکده سر زبانها بود، امروز دیگر یا آنقدر خودش را توی اتاق حبس کرده است که دیگر کسی توی محوطه دانشکده نمیبیندش یا اینکه اسطوره غمگینی و آشفتگی میشود.
بعضی وقتها هم یکدفعه آدم منطقیای میشود؛ کسی که همه چیزش نهایت دیوانگی است؛ خندیدنش، حرف زدنش، پوشیدنش و حتی رابطه برقرار کردنش.
برای این آدم فرضی فقط یک اتفاق افتاده است؛ او «نه» شنیده است. آن هایی که به ادبیات عاشقانه ایران علاقه دارند، احتمالا میگویند خیلی نامردی است که شکست عشقی را بیاوریم و با خطکش علم روانشناسی اندازهاش را بگیریم و برایش نسخه بپیچیم.
برای خیلیها فرقی نمیکند که یک «نه» جانانه یا یک «نه» محترمانه بشنوند. نفس «نه» شنیدن برای ازدواج، یعنی یکی از مهمترین درخواستهایی که آدم میتواند در زندگیاش از کسی داشته باشد، واکنشهایی را برمیانگیزد.
آدم وقتی که از گیج و ویجی انکار کردن شکست و خشمگین شدن از طرف راحت شد، عمیقترین فکری که آرام آرام بهذهنش میآید، این است: «چرا من؟».
این جمله عمیق ۲ کلمهای تا پیدا نشدن جواب، دست از سر هیچکس برنمیدارد. همین جمله است که میتواند یک نفر را به خودکشی وا دارد و یک نفر دیگر را شاعر کند.
در واقع متهم اصلی و پنهان شکست عشقی کسی است که شکست خورده، نه کسی که نه گفته است. بعد از اینکه هی سرکوفت زدیم که «مگر او چه چیزی از من سر دارد؟»، به این میرسیم که «من چه چیزی کم دارم که او به من نه گفته است». بههم میریزیم؛ بدجوری بههم میریزیم.
با کمال بیرحمی باید بگویم که «آدم خوب»ها بیشتر بههم میریزند؛ آن ها که زندگی سادهتری داشتهاند و کمتر حقخوری کردهاند، حس میکنند که سهمشان از زندگی به آن ها داده نشده است.
خیلیها ممکن است از این رو به آن رو شوند. آدم خوبها ممکن است بیفتند توی کارهایی که تا به حال فکر کردن به آن ها هم اذیتشان میکرده است؛ یعنی ممکن است شروع کنند به دوستی به قصد خیانت؛ یعنی فرضشان این است که طرفشان که وابسته شد، میزنند زیر همه چیز و دلشان خنک میشود که توانستهاند انتقام جانانهای از جنس مخالف بگیرند.
خیلیها ممکن است ظاهربینتر شوند. آن ها حس میکنند ظاهرشان مشکلی داشته که جواب رد شنیدهاند. آن ها شروع میکنند به اصلاحات(!) سطحی فکر میکنند که دیگر عمرا کسی به آن ها« نه» بگوید. اما همه این کارها جواب سؤال اول نیست: «چرا من؟ چرا من باید شکست عشقی بخورم؟».
اگر دنبال راهحلهای شکست عاطفی بگردید، اسم یک بابای آمریکایی را زیاد میشنوید؛ الی فینکل یک استادیار روانشناسی دانشگاه نورث وسترن آمریکاست که برداشته در تحقیق ۶ماههای چند پرسشنامه روی دانشآموزان دختر و پسر آمریکایی انجام داده است.
او به این نتیجه رسیده که کسانی که وسط رابطه عاشقانه فکر میکردند شکست عشقی، مرگبار است وقتی از طرفشان جدا شدهاند، دیدهاند که خیلی هم از این خبرها نیست؛ یعنی عوارض شکست عشقی توی ذهن خیلی از عشاق غلو شده بود ولی اگر کمی بیشتر به تحقیق مجازیتان ادامه دهید، متوجه میشوید که شکست عشقی یکی از ۲۳عامل اصلی خودکشی در ایران است.
راه های مقابله با شکست عشقی
جهت کاهش آسیب های شکست عاطفی و کنار آمدن با شکست عشقی باید به نکات زیر دقت کرد:
·باور کنیم که عشق، پدیده ای هیجانی قابل مدیریت و کنترل است.
·هویت عاشق نباید از بین برود و هویت فردی در کنار هویت ارتباطی باید حفظ شود.
. چنانچه باور کنیم هیجان عشق با گذشت زمان، فروکش خواهد کرد، از هرگونه ایده آل سازی دست برمی داریم.
·اولین ارزیابی ما در ارتباط عاشقانه هرگز واقع بینانه نیست و بعد از مدیریت هوش هیجانی، باید بار دیگر فرد موردنظر را مورد ارزیابی قرار دهیم و چنانچه به تنهایی قادر نیستیم، از دیگران کمک بگیریم.
·هنگامی که به فرد بخصوصی توجه می کنیم، عواطف ما بر او متمرکز می شود. بهتر است، توجه خود را به امور دیگری مانند کار، مطالعه و ورزش متمرکز کنیم.
بر اساس روانشناسی شکست عشقی با رعایت موارد گفته شده در بالا می توان در مسیر فراموشی شکست عشقی قدم برداشت.( همچنین نگاه کنید به مقاله راه های مقابله با شکست)
مراحل شکست عشقی
در این بخش می خواهیم به مراحل شکست عشقی بپردازیم:
شکست عشقی حالتی شبیه سوگ است
عشق از دیدگاههای مختلف، تعاریف متفاوتی هم دارد. عشق را جاذبه و کشش عمیق میان دو فرد که همراه با لذتی مثبت، علاقهای لطیف ایجاد میشود، تعریف میکنند. در دیدگاه روانشناختی هم برای عشق تعاریف مختلفی ارائه شده است.
قطع رابطه از سوی یکی از طرفین یا هر دو به علت نبود رضایت از دستاوردهای عاطفی را که در نقطه مقابل تمام احساسات و عواطف روابط عاشقانه قرار میگیرد اصطلاحا «شکست عشقی» مینامند و فرد حالتی شبیه سوگ یا از دست دادن را تجربه میکند.
گاهی در افرادی که دچار شکست عشقی شدهاند حالاتی نظیر گوشهگیری، زودرنجی، غمگینی، کمحرفی، پرخاشگری، اضطراب، سوءمصرف مواد و الکل، شبگردیهای اغراقآمیز و. . . مشاهده میشود.
درمان افسردگی شکست عشقی
بعد از شکست عشقی به دنبال جایگزین نباشید
گاهی اوقات کسانی که بعد از یک شکست عشقی با ما مشورت می کنند، از این شکایت دارند که چرا نمی توانند فرد دیگری را جایگزین فرد مورد علاقه شان کنند. پاسخ این است: خواهش می کنم این کار را نکنید! اگرچه تحمل درد جداشدن یا دل کندن از فردی که دوست دارید، با حضور یک فرد دیگر راحت تر است، اما این کار باعث می شود نتوانید به صورت کامل موضوع را برای خودتان حل و فصل کنید. شروع یک رابطه ی جدید، آن هم با هدف فراموش کردن محبوب قبلی مانند این است که دردتان را داخل کیسه کرده و جایی پنهان کنید.
بعد از شکست عشقی انتقام نگیرید
حتما داستان عاشق های حسودی را شنیده اید که به دلیل نه شنیدن از محبوبشان دست به کارهای وحشتناکی زده اند. این آدم ها اگر چه محدود و انگشت شمار هستند اما به ما نشان می دهند که تحمل درد شکست عاطفی چقدر می تواند دشوار باشد. البته بیشتر آدم ها در واکنش به شکست عاطفی چنین کاری نمی کنند اما ممکن است دست به کارهایی بزنند که به نوعی بوی انتقام می دهد.
بعد از شکست عشقی خودتان را سرزنش نکنید
وقتی رابطه ای تمام می شود و یا از کسی جواب نه می شنویم، یک ذره بین بزرگ بر می داریم و شروع به وارسی عیب و ایرادات خودمان می کنیم. من چه اشکالی داشتم که او مرا نخواست؟ چرا رابطه را به هم زد؟ قبل از هرچیز یادتان باشد که پذیرفته شدن یا نشدن از طرف دیگری خیلی اوقات به سلیقه و خواسته های طرف مقابل بستگی دارد و به فرض اینکه شما قصد داشته باشید کاملا شبیه آن چه او می خواهد بشوید، باید فال گیر یا ذهن خوان بسیار موفقی باشید.
بعد از شکست عشقی چه کنیم؟
۱. همه چیز را به خاطر بیاورید
به همه چیز کامل فکر کنید البته نه خیلی با وسواس. اولین روزهای آشنایی و ازدواجتان را به یاد بیاورید و تمام ناآرامیها و تنشهایی که برایتان به وجود میآورد را به خاطر بیاورید. سعی کنید بفهمید چرا شما ۲ نفر مجبور شدید که ازدواجتان را قطع کنید، علتها را پیدا کرده، با خود فکر کنید درست است که با هم خاطرات خوش فراوانی داشتید اما در نهایت دیر یا زود این جدایی اتفاق میافتاد. وقتی روی دلایل جدایی تمرکز کنید میتوانید اشتباههای خود و همسرتان را متوجه شوید تا در آینده و در رابطههای دیگر، چنین مشکلاتی پیش نیاید.
۲.وقتی تمام شد تمام شده
دائم به تصمیمی که گرفتهاید فکر نکنید، اگر تصمیم به قطع این ازدواج یا نامزدی گرفتهاید به یاد داشته باشید که فکر کردن به خاطرات خوب میتواند تمام دلایل منطقی را از ذهن شما پاک کند و در نتیجه دوباره به همان رابطه مسموم بازگردید. خیلی طبیعی است که مغزتان شروع به خیالبافی کند و شما را قانع کند که این رابطه آنقدرها هم که فکر میکردید بد نبوده است یا حتی خیالاتی به ذهنتان بیاید که زندگی بدون نامزد قبلیتان ممکن نخواهد بود اما باید به مغزتان فرمان توقف بدهید، حتی هستند کسانی که درصدد برمیآیند احساسات خود را با نامزدشان در میان بگذارند تا شاید او را تحت تاثیر قرار داده و مجبور به بازگشت کنند، اما این راهش نیست، موقعیت را بپذیرید و سعی کنید به سمت آینده حرکت کنید نه گذشته.
۳. به این مکانها نروید
از تمام محیطهایی که ممکن است شما را به یاد نامزدتان بیندازند پرهیز کنید. حتی اگر دوستان مشترکی داشتید برای مدتی از آن ها دوری کنید، به هیچ وجه به اعضای خانواده او نزدیک نشوید حتی سعی کنید با تلفن هم با او تماس نگیرید و برایش پیامک نفرستید، به هیچ وجه به محیطهایی که احتمال حضور او وجود دارد، نروید. اگر او تلاش میکند که با شما صحبت کند قبل از صحبت با او به نتیجه این صحبت خوب فکر کنید. اگر برای برگرداندن کادوها یا امانتها مجبورید همدیگر را ببینید در فضای کاملا رسمی و کوتاه همه چیز را تمام کنید. در این روزها باید بیش از هر زمان روی خودتان کار کنید.
۴. مسئولیت تصمیم خود را بپذیرید
سعی کنید با درد ناشی از جدایی کنار بیایید، طبیعی است که بعد از جدایی احساس خلأ و گیجی کنید اما باید مسئولیت تصمیم و اشتباه خود را بپذیرید و امید داشته باشید که تندرستی به زودی به شما بازخواهد گشت. از طرف دیگر فراموش نکنید که شما در این ازدواج نهایت تلاش خود را کردید و تنها کسی نبودهاید که در این ازدواج مرتکب اشتباه شدهاست. البته حواستان باشد که مرحله انکار بعد از همه قطع رابطهها حتما پیش میآید و تنها راه پذیرش موقعیت فعلی و استقامت روی تصمیمی است که گرفتهاید.
۵. نگذارید نفرت جای عشق بنشیند
بعد از مدت کوتاهی وارد مرحله نفرت میشوید و فقط دوست دارید فریاد بزنید تا احساسات خود را خالی کنید، به شدت از همه چیز خشمگین هستید و هرقدر فرایند جدایی بیشتر طول بکشد این خشم بیشتر خواهد شد. هم از خودتان عصبانی هستید هم از نامزد قبلیتان اما بعد از مدتی به این نتیجه خواهید رسید که این جدایی اجتنابناپذیر بوده است. در واقع این خشم و غلیان احساسات خیلی طولانی نخواهد بود، سعی کنید کارهای مثبت انجام دهیدتا از آنها انرژی بگیرید، سعی نکنید نفرت را جایگزین عشق به نامزد قبلیتان کنید، چون خود همین نفرت در شما احساسات متناقضی را به وجود میآورد که میتواند برایتان دردسر ساز شود.
شکست عشقی در مردان و زنان
بر اساس روانشناسی شکست عشقی بعد از هر جدایی، افراد از نظر هیجانی و فیزیکی تحت تاثیر قرار میگیرند، که نحوه این اثرگذاری بر زنان و مردان متفاوت است. همچنین طبق تحقیقی که اخیرا انجام شده است نحوه بهبود یافتن نیز بین دو جنس تفاوتهایی دارد.
محققان دانشگاه Binghamton و دانشگاه کالج لندن از ۵۷۰۵ نفر از ۹۶ کشور مختلف تقاضا کردند در خاطرات احساسی خود کنکاش کرده و آخرین جدایی خود را به یاد آورند. پژوهشگران سپس از شرکتکنندگان خواستند به درجه درد جسمی و احساسی پس از جدایی خود بر اساس یک مقیاس نمرهدهی از ۱ (هیچ دردی) تا ۱۰ (درد وحشتناک) عددی را اختصاص دهند. بر اساس این تحقیق، زنان عواطف شدیدتری را پس از جدایی نشان میدهند. میانگین درد احساسی و جسمانی زنان به ترتیب ۶.۸۴ و ۴.۲۱ بوده و میانگین غم و اندوه احساسی مردان ۶.۵۸ و درد جسمی ۳.۷۵ بود. همانطور که بر اساس روانشناسی شکست عشقی مشخص است جدایی بر مردها نیز اثرگذار است، اما نیازی به گفتن ندارد که نه به آن اندازه که برای زنان دردناک است!
مردی که شکست عشقی خورده
موسیقی غمگین، فیلم های رمانتیک و کتاب های عاشقانه ممنوع اند. حداقل تا زمانی که هنوز خودتان را پیدا نکرده اید و داغی این عشق شکست خورده برایتان کم نشده است.
اگر از ناکامی شما در عشق مدت هاست که می گذرد، به احتمال زیاد همچنان دچار احساسات و هیجانات منفی هستید، البته نه به شدت روزهای اول. گاهی ساعت ها به معشوق خود فکر می کنید که برای درمان شکست عشقی خود بهتر است با چنین کاری را انجام ندهید و خود را درگیر انجام کارهای دیگر کنید.(همچنین نگاه کنید به شکست عشقی در مردان و زنان)
شکست عشقی در زنان
دانشمندان معتقدند دلیل اصلی دشوار بودن جدایی و شکست عشقی در مغز انسان نفهته است. تحقیقات نشان میدهد افرادی که دچار این حالت میشوند مشابه با اشخاصی هستند که برای ترک اعتیاد تلاش میکنند.
با بررسی مغز افرادی که به تازگی دچار شکست عاطفی شده و برای مثال طلاق را تجربه کردهاند دانشمندان متوجه شکل الگوهای خاصی در مغز انسان شدند که به این مشکل دامن میزند.
روانشناسی شکست عشقی نشان داده مردان و زنانی که طلاق را تجربه کردهاند با نگاه کردن به عکس همسر سابقشان نواحی خاصی در مغزشان فعال میشود که مرتبط با کنترل احساسات، دریافت پاداش و نیاز اعتیاد گونه است و علاوه بر آن احساس وابستگی و درد و رنج حاصل از جدایی را در فرد تقویت میکند.
این مطالعات نشان میدهد که چرا برای بسیاری از افراد غلبه بر حس ناشی از جدایی مشکل است و چرا برخی در هنگام بروز این مشکلات عاطفی رفتارهای افراطی مانند خودکشی از خود نشان میدهند.
دکتر هلن فیشر از دانشگاه راتگرز که این تحقیقات را انجام داده است در این باره گفت: عشق مانند اعتیاد است. احساس علاقه میتواند مانند یک اعتیاد قدرتمند در بدن انسان شکل بگیرد که جدایی میتواند تاثیرات بسیار مخربی روی ذهن و روان انسانها داشته باشد.
فیشر در این باره گفت: ما فکر میکنیم که شکل مغز برای پذیرش عشق از میلیونها سال قبل برنامه ریزی شده است که باعث میشود اجداد ما بتوانند انرژی و وجود خود را برای یک نفر متمرکز کنند و فرآیند همسریابی را آغاز کرده و ادامه دهند.
زمانی که شما در فرآیند جدایی وارد میشوید یکی از بهترین مواهب زندگی را از دست میدهید. مغز شما طوری فعالیت میکند که شما را وادار به بازگرداندن همسرتان کند و این حالت میتواند به شکل اعتیاد گونه عمل کند.
۴ حرکت ساده برای برگرداندن عشق از دست رفته
مطالب مرتبط:
بهترین راه برای برگرداندن عشقم
دیدگاه ها