دلایل پشیمانی بعد از ازدواج
این مقاله در مورد شوهرم از ازدواج با من پشیمان است، پشیمانی از ازدواج در دوران عقد، از ازدواجم پشیمانم چه کنم، نارضایتی از ازدواج، پشیمانی بعد از نامزدی، افسردگی بعد از ازدواج، پشیمانی از عشق، از ازدواجم راضی نیستم می باشد.
شوهرم از ازدواج با من پشیمان است
یکی از مسائلی که ممکن است در «انتخاب همسر» پیش بیاید این است که: پسر یا دختر و یا هردوی آنان، پس از گذراندن بعضی از مراحل مقدماتی ازدواج –مثل: گفتگوها و رفت وآمدها و خواستگاری و به اصطلاح «بله برون» و حتی بعد از عقد– و آشنایی بیشتر با اخلاق، رفتار، خصوصیات، شکل و اندام و خانواده و بستگان
یکدیگر و…، از این ازدواج پشیمان می شوند و در می یابند که: این همسر، همسری نیست که می خواستند و تصور می کردند.
و یا خلاف آن است که در تحقیقات به آن دست یافته بودند. و یا اینکه: در می یابند که به این شخص هیچ علاقه ای ندارند و یا از او متنفرند و نمی توانند با او زندگی خوبی داشته باشند؛ حال به هر دلیلی و عاملی که می خواهد باشد. و حتی ممکن است بدون هیچ دلیل و عاملی نیز این حالت به وجود آید، یعنی فقط می دانند که از این شخص خوششان نمی آید و او را به عنوان همسر خود نمی پسندند.
در این حالت، می خواهند که از این ازدواج منصرف شوند و از راهی که آمده اند برگردند، اما (وای از این «اما»ها!) عواملی آنان را از این بازگشت، منصرف می کند. مثلا: تصور می کنند: «دیگر زشت است که برگردیم… حرفمان میان دو خانواده و فامیل پخش شده … جواب مردم را چه بدهیم؟ اگر مردم بفهمند چه می گویند؟ شاید فکر کنند مسأله ی خاصی در کار بوده… دیگر نمی شود دل طرف را شکست… به او و خانواده اش لطمه می خورد…. اگر این کاررا بکنیم ناراحتی و دشمنی پیش می آید… دیگر کار از کار گذشته و باید تحمل کرد و…» و یا اینکه مطلب درونی و پشیمانی شان را به نزدیکان خود، مثل پدر و مادر و برادر و خواهر و یا دوستان نزدیک، می گویند، اما آنان از انصراف و بازگشت می ترسانندشان و مطالبی مانند مطالب فوق به اینها می گویند و ایراد و اشکالهایشان را هم توجیه می کنند ووعده هایی هم مبنی بر اینکه: «بعدا محبت پیدا می شود… کارها کم کم روبراه می شود!» به این دختر و پسر بی پناه می دهند.
پشیمانی از ازدواج در دوران عقد
چراغ های نارنجی: حتما باید مشاوره کنید
افراد مبتلا به برخی بیماری های جسمی مانند تالاسمی ماژور. هموفیلی، صرع و ام.اس: این دسته از بیماری ها به سختی خوب می شوند و همین مسئله باعث می شود تا زندگی برای کسی که با فرد مبتلا به یکی از این بیماری ها زندگی می کند، خسته کننده شود. اینها با یکسری محدودیت ها در زندگی مواجه هستند و اگر قرار است وارد زندگی مشترک با فردی شوند، شخص مقابلشان باید به این نکته آگاه باشد که عملکرد افراد مبتلا به صرع یا ام. اس ممکن است در طول زندگی و مراودات اجتماعی کاهش پیدا کند. این کاهش عملکرد مشکلاتی را برای دو طرف این زندگی در پی دارد.
۱- پارانویا: ویژگی اصلی مبتلایان به این اختلال روانی، عدم اعتماد آنها به دیگران، بدگمانی و بدبینی است. این اختلال بین آقایان شایع تر است و فرد مبتلا، سوءظن بیمارگونه دارد و مدام به همسر خود شک می کند. زندگی با چنین فردی هم سخت است. چرا؟ چون فرد مقابل مدام به این فکر می کند که تا کی باید او را توجیه کنم؟ اینها اهل جر و بحث هستند و خشک و عصبی اند. ضمن اینکه بدبینی بیش از حد ممکن است منجر به خشونت یا اختلالات رفتاری دیگر هم شود.
۲- اختلال شخصیت مرزی: این دسته از افراد به قدری بی ثبات هستند که اگر اتفاقی بیفتد دنیا را یا سیاه می بینند یا سفید و نگاهشان خاکستری نیست. نشانه هایی همچون روابط بین فردی بسیار بی ثبات، خشم شدید و نزاع های مکرر بدنی، بی ثباتی عاطفی، خرج کردن افراطی، سوء مصرف مواد، رابطه جنسی نابهنجار، رانندنگی بی مهابا، زیاد خوردن و اقدام مکرر به خودکشی کردن که شکل فریبکارانه دارد، از ویژگی های مهم این اختلال است.
اگر پنج علامت از علائم گفته شده را فردی داشته باشد او یک بیمار مرزی یا بوردرلاین است. این دسته از افراد به محض اینکه بحث کوچکی بین آنها و همسرشان در می گیرد یا اتفاق جزیی می افتد؛ بلافاصله دست به خودکشی می زنند تا دیده شوند.
۳- اختلال شخصیت هیستیریونیک (نمایشی): اینها هم جزو تهدیدکننده ها محسوب می شوند. رفتار آنها نمایشی است. شخصیت های نمایشی هم در مردان و هم زنان دیده می شود ولی در خانم ها به مراتب بیشتر است. پوشش ظاهری و حتی آرایششان با بقیه زنان فرق دارد و با این کار دوست دارند خودشان را بیش از پیش مطرح کنند. در مرحله بعدی بیمار از واقعیت های ذهنی و بیرونی دور می شود و اصلا هویت خود را فراموش می کند یا موقتا برای آرامش خود موضوعی را که بار سنگین عاطفی داشته باشد از یاد برده و دست به دامن انکار می شودو با این کار در قالب شخصیت دیگری قرار می گیرد و خود را چیز دیگری نشان می دهد.
از ازدواجم پشیمانم چه کنم
۱- توی همه زندگی ها بلا استثنا مشکل هست . از هر نوعی که دلت بخاد . مهم اینه که چه طوری با مشکل برخورد کنی .
۲- توکلت به خدا باشه و خیلی باهاش حرف بزن و فقط از خودش کمک بخاه
۳- یادت نره که طلاق آخرین و آخرین راهه
۴- به نکات مثبت همسرت توجه کن شاید به خاطر بعضی مشکلات دیگه نمی بینیشون
نارضایتی از ازدواج
۱- باید با کسی ازدواج کنم که از همه نظر کامل باشد:
انسانها ترکیبی از ضعف ها و قوت ها هستند. تصور یک انسان کامل و ایده آل که هیچ مشکلی نداشته باشد بیشتر در خیالات جا می گیرد تا واقعیت. زمان ازدواج دقت کنید که نقاط ضعف و قوت همسر آینده تان را بشناسید و کسی را انتخاب کنید که نقاط قوتش ارزشمندتر از نقاط ضعفش باشد. توجه کنید، ارزشمندتر باشد نه این که صرفا بیشتر از نقاط ضعفش باشد.
۲- بعد از ازدواج می توانم همسرم را تغییر دهم:
تغییر فرایندی انرژی بر، زمان بر و نسبتا دشوار است وقتی که قصد تغییر دیگری را دارید، با مقاومت او رو به رو می شوید و این کار را سخت تر می کند. شما وقتی ازدواج می کنید که احساس می کنید به پختگی رسیده اید و ویژگی های لازم را برای این کار دارید. بنابراین انتظار ندارید که کسی از راه برسد و همه آنچه شما دلیل بر صلاحیت خود می دانید، زیر سوال ببرد و تغییر دهد. وضعیت درباره همسر شما هم به همین شکل است.
۳- فقط با یک نفر خوشبخت می شوم:
خوشبختی یک احساس درونی است که به شخص خاصی بستگی ندارد. مهم این است که شما و همسرتان قواعد زندگی را بلد باشید و به کار ببرید. وگرنه اگر هنگام ازدواج این خوشبختی را صرفا به یک شخص گره بزنید، پس از ازدواج ممکن است حس کنید اشتباه کرده اید چون به هر حال هیچ کس کامل و ایده آل نیست. آن وقت است که سرخورده می شوید. اگر هم به هر دلیلی این ازدواج سر نگیرد، با هر مشکل و دردسری که مواجه شوید فکر می کنید چون با فرد مورد نظرتان ازدواج نکرده اید به مشکل برخورده اید بنابراین توان حل مساله را از دست می دهید.
پشیمانی بعد از نامزدی
نامزدی به دورانی از زندگی اطلاق میشود که پس از توافق اولیه آنها برای ازدواج در آینده آغاز شده و با بستن قرارداد نامزدی یک تعهد اخلاقی و حقوقی ایجاد میشود. طرفداران دوران نامزدی در دو گروه مذهبی و غیرمذهبی جای دارند. طرفداران مذهبی معتقدند که هرگونه رفت و آمد و معاشرت دختر و پسر بدون عقد موقت یا عقد دایم، خلاف شرع است و به همین دلیل نامزدی بدون محرمیت را نا درست میدانند. منظور این گروه از دوره نامزدی دوران میان عقد و عروسی است. قانونی مدنی ایران در مواد ۱۰۳۵ تا ۱۰۴۰ مقرراتی را در این باره وضع کرده است. در این گزارش افرادی با این تفکر مورد توجه قرار گرفتهاند آنهایی که بینشان خطبه عقد جاری شده اما هنوز زیر یک سقف زندگی نمیکنند.
تاکید میکنیم که کلمه «نامزدی» همانگونه که از لفظ آن برمی آید به معنای زدن نام است. و پس از آن نام زن به عنوان زوجه بر مرد و نام مرد به عنوان زوج بر زن نهاده میشود. به عبارتی نامزدی یا وعده ازدواج، قراردادی است که بین دو نفر، به منظور ازدواج در آینده، نهاده میشود. براساس ماده ۱۰۳۵ قانون مدنی، وعده ازدواج، مسوولیتی ایجاد نمیکند، حتی اگر تمام یا قسمتی از مهریه که بین طرفین برای موقع ازدواج مقرر شده نیز پرداخته شده باشد. بنابراین، هر یک از زن و مرد، تا زمانی که بین آنها عقد جاری نشده باشد، میتوانند از ازدواج، امتناع کنند و طرف دیگر نمیتواند به هیچ وجه او را مجبور به ازدواج کند و یا به دلیل امتناع از وصلت، از طرف مقابل خسارتی بگیرد.به عبارتی عقد نکاح در قانون مدنی ما فقط از طریق جاری شدن صیغه عقد تحقق مییابد و بدون انعقاد عقد، هیچ رابطه حقوقی بین زن و مرد بوجود نمیآید، حتی اگر دختر و پسر قبل از اجرای صیغه عقد، تحت عنوان نامزدی، به ازدواج با همدیگر متعهد شوند و برای تخلف از آن مبلغی را به منزله التزام معین کنند این تعهد مورد حمایت قانون نیست و بی اثر است و مبلغ التزام شده نیز قابل مطالبه نیست.
افسردگی بعد از ازدواج
ازدواج با محدودیت هایی همراه است. بعضی وقت ها ممکن است به دلیل تغییر نقش ها فرد محدودیت هایی را احساس کند. به هر حال این هم جزو ویژگی های نقش جدید است. یعنی فرد آزادی دوران مجردی را از دست می دهد و باید نظمی را رعایت کند، تعهد داشته باشد، نظر طرف مقابل را بپرسد، دور برخی از دوستی ها خط بکشد و… در صورتی که میزان سازگاری فردی با فضاهای جدید خوب نباشد همین موضوع می تواند آزاردهنده و افسرده کننده شود.
وابستگی زیاد به والدین
همه ما والدین مان را دوست داریم اما در مورد برخی از افراد این وابستگی به قدری زیاد است که نگران کننده می شود و پس از ازدواج به صورت نوعی «اضطراب جدایی» بروز می کند. شخصی که سال ها با والدینش در ارتباط تنگاتنگ بوده بعد از ازدواج باید به صورت غیر مستمر با والدینش در تماس باشد و چنانچه این وابستگی خیلی شدید باشد ناخودآگاه احساس کسالت و افسردگی سراغش می آید. بعد از ازدواج پدر و مادر دیگر در دسترس نیستند و مرتب نمی توان با آنها در ارتباط بود. در نتیجه شاید فرد ناگهان احساس کند پدر و مادرش را از دست داده و چقدر دلش می خواهد باز هم بچه والدینش باشد.
مسئولیت های زندگی
بعضی از دلایل بروز افسردگی بعد ازدواج پنهان هستند، یعنی فردی ازدواج می کند و پس از مدتی بدون اینکه متوجه شود، احساس کسالت و افسردگی سراغش می آید. بعد از ازدواج نقش ها تغییر می کند. فرد باید باور کند که قرار است مسئولیت های جدیدی را بپذیرد و نقش های تازه ای داشته باشد. بهتر است نسبت به عملکردهای این نقش آگاهی های بیشتری به دست آورد.
اگر نقش جدیدش را نپذیرفته باشد یا توان قبول مسئولیت ها را نداشته باشد، دچار سرخوردگی و ناکامی می شود. پس از زایمان هم حالت های مشابهی پیش می آید. مادر با مسئولیت های سنگینی روبرو می شود و شاید فکر کند که از پس مسئولیت بر نمی آید، تمام توجهات معطوف بچه است و توانایی نگهداری از بچه را ندارد. بدین ترتیب ممکن است وحشت زده شود و افسردگی را تجربه کند.
پشیمانی از عشق
هر زندگی مشترکی با عشق و محبت آغاز میشود و پایه ازدواج تصمیم دو نفر برای تشکیل زندگی بر اساس مهر و علاقه است؛ اما مهمترین آفتی که خانواده های جوان را درگیر میکند، از بین رفتن همین عاطفه و محبت است. چون یکی از مشکلاتی که وجود دارد ناهماهنگی بین انتخاب ها و خواسته ها است. بعضی از مواقع پیش میآید که افراد از معیارهای در نظر گرفته در ذهن خود کوتاه میآیند و انتخابی میکنند که با خواسته های آنان متفاوت است و با این فکر تصمیم به ازدواج میگیرند که تفاهم مهمتر از علاقه است و حتی در بعضی مواقع باوری غلط که تعهد مقدم بر تفاهم است.
از ازدواجم راضی نیستم
زوجهای موفق با صحبت کردن، تجزیه و تحلیل ریشه های اختلاف خود و دست برداشتن از خودخواهی های بیجا به تفاهم بیشتری دست می یابند. زوجهای موفق امیال خود را از حالت احساسی به آگاهی برمی گردانند. آنان: رابطه خانوادگی و زناشویی خود را دست کم نمی گیرند.
آنان: فعالانه در صدد برآوردن نیازهای یکدیگرند یعنی به آنچه که موجبات رضایت همسر را فراهم کند علاقه نشان می دهند.
آنان: انعطاف پذیرند و در رفتارهای خود نیازهای همسرشان را در نظر می گیرند.
آنان: برای یکدیگر ارزش و احترام ویژه ای قایل هستند.
آنان: آنچه را که نمی توانند تغییر دهند با صبر و گذشت تحمل می کنند تا شرایط تحول و تغییر ایجاد شود.
آنان: با یکدیگر رک، صریح و صادق هستند.
آنان: در غم و شادی یکدیگر شریکند و برای زیباتر شدن زندگی مشترکشان لحظات شادی بخش می آفرینند.
آنان: رفتاری را با هم در پیش می گیرند که مایلند با آنان به همین گونه رفتار شود.
آنان: همدیگر را محترم، مفید و مهم می شمارند و همینها را در روابط میان خود و روابط خانوادگیشان رعایت کرده و به اجرا می گذارند.
۴ حرکت ساده برای برگرداندن عشق از دست رفته
مطالب مرتبط:
دیدگاه ها