no-img
نوین اطلس

راه های نفوذ به ضمیر ناخودآگاه دیگران


نوین اطلس
مطالب ویژه
اطلاعیه

ادامه مطلب

راه های نفوذ به ضمیر ناخودآگاه دیگران
zip
فروردین ۱۵, ۱۳۹۷

راه های نفوذ به ضمیر ناخودآگاه دیگران


این مطلب در مورد راه های نفوذ به ضمیر ناخودآگاه دیگران و موضوعات آموزش رابطه با ضمیر ناخودآگاه، راههای تقویت ضمیر ناخودآگاه، ارتباط با ضمیر ناخودآگاه، استفاده از ضمیر ناخودآگاه، چگونه ضمیر ناخودآگاه را فعال کنیم، چگونه ضمیر ناخودآگاه را برنامه ریزی کنیم، ارتباط با ضمیر برتر، ارتباط ذهنی با دیگران نوشته شده است.

آموزش رابطه با ضمیر ناخودآگاه

تمرین عملى:

در یک محیط آرام و بدون مزاحمت، دراز می‌کشید، نور محیط نیمه‌ تاریک باشد بهتر است.
یک موسیقى بدون کلام و ترجیحاً کودکانه در محیط در حال انتشار باشد. (این موسیقی باید خنثی باشد یعنی اتفاق خاصی را در ذهن شما تداعی نکند!)
انگشت کنار سبابه‌ ی دست مخالف تان را روى شکم قرار دهید. (دست مخالف تان، یعنی اگرچپ‌ دست هستید دست راست، و بالعکس!) این انگشتر را روى ناف قرار ‌دهید.
منتظر می‌مانید نبض را حس کنید. (نبض انگشت یا ناف! تفاوتى نمی‌کند) . به ‌هرحال این سیگنال ضمیر ناخودآگاه است.
به‌ محض اینکه نبض را حس کردید، با ضمیر ناخودآگاه خود صحبت می‌کنید! هرطور که خودتان راحتید.
به او می‌گویید:*ضمیر ناخودآگاه من، خودت را نشان بده! یا مثلاً می‌گویید* ضمیر ناخودآگاه من، مایلم ارتباط برقرار کنم. یا می‌گویید* دوست دارم ببینم چه شکلى هستى!*

خلاصه هرکس با هر لحنى که راحت است. با ضمیر ناخودآگاه خود صحبت کند. در این حالت، معمولاً تصویرى ظاهر می‌شود (البته در ذهن تان). این تصویر ممکن است سه حالت داشته باشد:

حالت الف) او را می‌بینید که به شما پشت کرده

منظور: منظور او این است که با شما قهر است و باید از وى دلجویى شود.

حالت ب) او را می‌بینید که چهره‌اش رو به شماست اما علائمى از دلخورى در این چهره نمایان است.

منظور: او اندکى از شما دلگیر است و با یک معذرت‌ خواهی کوچک دوباره دوست شما می‌شود.

حالت ج) چهره‌ی او را می‌بینید که رو به شما لبخند می‌زند و از شما راضی است که این حالت بهترین حالت است.

راههای تقویت ضمیر ناخودآگاه

۱ تکرار.
اگر ما یک کاری را تکرار و تکرار کنیم. این کار به ضمیر ناخودآگاه ما می‌رود. پس یکی از راه های نفوذ به ضمیر ناخودآگاه دیگران تکرار است. مانند رانندگی شما روزهای اول که می‌خواستید رانندگی را یاد بگیرید. اشتباهات زیادی را انجام می‌دادید اما با تکرار و تمرین ما به‌صورت ناخودآگاه رانندگی می‌کنیم.حتی در هنگام رانندگی می‌توانیم کارهای زیادی انجام دهیم از جمله صحبت با تلفن نگاه به مناظر اطراف. یکی از راه‌های نفوذ در ضمیر ناخودآگاه تکرار است.

۲ جملات تأکیدی.
یکی دیگر از راه‌های نفوذ به ضمیر ناخودآگاه دیگران گفتن جملات تأکیدی است.اگر ما مداوم یک‌جمله‌ای را تکرار کنیم بعد از یک مدت آن عبارت به ضمیر ناخودآگاه ما می‌رود.بارها شده ما یک آهنگ را چندین مرتبه گوش کرده‌ایم بعد از یک مدت آن آهنگ را حفظ‌شده‌ایم.اگر ما به‌صورت صحیح از جملات تأکیدی استفاده کنیم. شاهد تغییرات بزرگ در زندگی خود می‌شویم.

به‌جای این‌که بگویم من انسان بدبختی هستم بگویم من انسان خوشبختی هستم. جملات تأثیر زیادی در زندگی ما می‌گذارد دقت کنیم که روزانه چه به زبان می‌آوریم چه میگوییم.

۳ سکوت.
سکوت یکی از بزرگ‌ترین روش‌های نفوذ به ضمیر ناخودآگاه دیگران است. اگر ما بتوانیم هرروز ساعاتی با خود خلوت کنیم و دیگر هیچ کاری انجام ندهیم. تلویزیون و موبایل خود را خاموش‌کنیم. خواهیم دید که جواب خیلی از سؤالات ما در ضمیر ناخودآگاه ما است به این ابرکامپیوتر اعتماد کنید او حلال تمام مشکلات ما است. برای سکوت و آرامش بهتر است که به مسافرت و جنگل‌ها برویم طبیعت به ما کمک می‌کند که آرام‌تر شویم و از سکوت خود لذت ببریم.

ارتباط با ضمیر ناخودآگاه

مرور خاطرات کودکى : تا حدى که می‌توانید به گذشته برگردید! به گذشته‌های دور، به زمان کودکى.

نکته: آقایان به گذشته‌های خیلى دور باز گردند! اما خانم‌های محترم به گذشته‌ی نزدیک! چون همگی همیشه جوان هستند.

خب؛ ما در زمان کودکی کاملاً با ضمیر ناخودآگاه خود صمیمى بوده‌ایم، اما رفته‌ رفته با افزایش سن و گذشت زمان و تأثیرات محیط، این صمیمیتِ ما کاهش ‌یافته است.

سریالى بود بسیار خوش‌ساخت به نام : معصومیت ازدست ‌رفته! حقیقت این است که، همان روز داریم معصومیت خود را از دست می‌دهیم! این براى ضمیر ناخودآگاه زجرآور است. اما هنگامی‌ که به خاطرات گذشته مخصوصاً کودکی رجوع می‌کنیم ضمیر ناخودآگاه ما از این حرکت استقبال می‌کند. زیرا او می‌پندارد مورد توجه واقع‌ شده است. او از این حرکت ما استقبال می‌کند و در یک‌ لحظه مکانیسم خاصى فعال می‌شود. بخشى از معصومیت کودکى، در ما ایجاد می‌شود.

بله در همین سنى که هستیم، بخشى از معصومیت دوران کودکى ایجاد می‌شود.

در کالج سانتا کروز کالیفرنیا، براى دانش‌ آموختگان NLP تمرین خاصى وجود دارد. آن‌ها دور هم می‌نشینند و از شیطنت‌ها و خاطرات شیرین دوران کودکى خود صحبت می‌کنند. همین تمرین ساده، دستاوردهاى فراوانى در پى دارد. مهم‌ترین دستاوردهاى آن عبارتند از:

افزایش قدرت خلاقیت !!!
افزایش انگیزه ضمیر ناخودآگاه براى همراهى با ضمیر خودآگاه
لطیف شدن و شفاف شدن احساسات درونى
پس بیایید از حالا تنهایى یا دسته‌جمعی ساعت خاصى را مقرر کنیم و همه به خاطرات آن دوران فکر کنیم.

۲- بنده شخصاً درکودکى بسیار بازیگوش و مخل آسایش محله ‌مان بودم. به‌طوری‌که مدام به خانه مادربزرگ تبعید می‌شد. از همین لحظه ‌ای که هستید، آرام‌ آرام به گذشته بازگردید و ببینید در چه مقاطع زمانى، به ضمیر ناخودآگاه خود، کم‌لطفی کرده‌اید.

در چه لحظاتى، بک تمایل شدید درونى را نادیده گرفته‌اید؟

درچه زمان‌هایی به درخواست‌های ضمیر ناخودآگاه پاسخ نداده‌اید؟

درچه زمان‌هایی او راسرکوب کرده‌اید؟

درچه زمان‌هایی به او بی‌احترامی کرده‌اید؟

همه‌ی این‌ها در حافظه بلندمدت ثبت‌ شده و او هم بسیار حساس و آسیب‌پذیر است. ممکن است شما در آن لحظات اصلاً قصدى نداشته باشید، اما ضمیر ناخودآگاه، از تمام حرکات خودآگاهانه‌ی ما، تفسیر خاص خود را دارد و براى هرحرکتى دلیلى پیدا می‌کند.

استفاده از ضمیر ناخودآگاه

۱. اندیشه‌های اکتسابی شک و تردید نسبت به خود را شناسایی کنید
مطالعات نشان داده‌اند، داشتن تردید نسبت به خود یا افکار خود توانایی عملکرد مناسب شما را محدود کرده و بر رسیدن به آنچه که قادر به انجام آن هستید اثر می‌گذارد. به عبارت دیگر، اگر به خودتان، قابلیت‌ها و شانس‌تان برای موفقیت تردید دارید، خودتان را آماده‌ی شکست کرده‌اید. به یاد داشته باشید افکار منفی نسبت به خودتان، بازتاب‌دهنده‌ی خود واقعی شما نیست، حتی اگر با گذشت زمان، این رفتارهای اجتماعیِ کسب شده و الگوهای فکری، واقعی به نظر برسند.

هر زمان که دیدید نسبت به خود یا توانایی‌های‌تان احساس منفی دارید، یک گام به عقب برگشته و درباره این موضوع فکر کنید. از خود بپرسید چه دلیلی وجود دارد که باعث شود در این کار موفق نشوید، و به زودی متوجه این امر خواهید شد که داشتن این افکار مشکوک و شبهه‌برانگیز نسبت به خودتان هیچ پایه و اساس واقعی ندارد.
تا زمانی که تلاش نکرده‌اید، هرگز متوجه موفقیت یا عدم آن نخواهید شد. به چشم یک تجربه به آن نگاه کنید (بدون جمع‌آوری اطلاعات به نتیجه‌ای قطعی نخواهید رسید)، و هر موقعیت به تحقیق و بررسی مخصوص به خود نیاز دارد.
حتما بخوانید: چطور افکار منفی را در ۷ قدم از خود دور کنیم؟
۲. مثبت‌تر فکر کنید
به عبارت ساده، هر چقدر بیشتر به خودتان و توانایی‌های‌تان ایمان داشته باشید، احتمال تلاش و موفقیت شما بیشتر خواهد بود. وقتی افکار منفی و پُر از تردید درباره‌ی خود را از بین ببرید، باید آنها را با افکار سازنده‌تر و مفیدتر جایگزین کنید. برای این کار استعدادها و قابلیت‌های‌تان را باور داشته باشید و یاد بگیرید که تعریف و تمجیدهای مثبت دیگران را بپذیرید.

نقاط قوت، استعدادها و توانایی‌های هر فرد را به رسمیت بشناسید، از جمله خودتان را تا بتوانید از این طریق راه های نفوذ به ضمیر ناخودآگاه دیگران را طی کنید.
به جای انگشت گذاشتن روی خطاها یا نقاط ضعف‌تان تلاش کنید تا آنچه را که قابل تغییر است، شناسایی کنید.
یاد بگیرید که وقتی با خودتان صحبت می‌کنید، مثبت باشید. یک روش خوب برای شروع تفکر مثبت‌تر این است که، چیزهایی را که در مورد خودتان به هیچکس نمی‌گویید، به خودتان هم نگویید.
هر زمان که یک فکر منفی به ذهن‌تان وارد می‌شود، تلاش کنید تا با قدردانی از یک نکته‌ی خوب درباره‌ی خودتان به آن پاسخ دهید.
حتما بخوانید: ۷ گام برای رسیدن به خودباوری
۳. روش رسیدن به اهداف‌تان را تغییر دهید
پیش از تلاش برای به‌کارگیری توانایی‌های ذهن ناخودآگاه‌تان، بهتر است طرز تفکر آگاهانه‌ی خود نسبت به اهداف و آرزوهای‌تان را تغییر دهید. حتی اگر رؤیاهای بزرگی دارید، واقع‌بین بودن و انتخاب اهداف قابل کنترل و دست‌یافتنی اهمیت زیادی دارند. بهترین اهداف، اغلب به عنوان اهداف هوشمندانه (S.M.A.R.T) خوانده می‌شوند که دارای این خصوصیات هستند: مشخص (Specific)، قابل اندازه‌گیری (Measurable)، دست‌یافتنی (Achievable)، نتیجه‌گرا (Results-focused)، و مقید به زمان (Time-bound).

مشخص: با خودتان درباره‌ی امیدها و آرزوهای‌تان رُک و صریح باشید.
قابل اندازه‌گیری: اطمینان حاصل کنید که نتایج هدف شما را می‌توان اندازه گرفت. در پایان باید بفهمید که به هدف‌تان رسیده‌اید یا نه.
دست‌یافتنی: با داشتن هدفی که به آسانی قابل دست‌یابی نیست، خود را برای شکست آماده نکنید. اطمینان حاصل کنید که هدف شما چیزی است که از نظر منطقی و با توجه به دانش و مهارت فعلی‌تان، دیر یا زود به آن دست خواهید یافت.
نتیجه‌گرا: مطمئن شوید که هدف شما یک نقطه‌ی پایان دارد و مجموعه‌ای از فعالیت‌های بی‌پایان نیست. باز هم مهم است که بدانید آیا در پایان به هدف‌تان می‌رسید یا نه.
مقید به زمان: ساختار هدف شما باید در یک بازه‌ی زمانیِ واقع‌بینانه باشد. بازه‌ی زمانی باید به اندازه‌ی کافی واقعی بوده تا اجازه‌ی انجام کار لازم را به شما بدهد، هم‌چنین داشتن حس فوریت و ضرورت آن (مانند یک مهلت خودخواسته) مانع به تعویق‌ انداختن‌های بی‌پایان از جانب شما شود.
اتمام نسخه‌ی خطی یک کتاب در طول یک مهلت خودخواسته و ارسال آن به ناشران، می‌تواند نمونه‌ای از یک هدف هوشمندانه باشد، به جای آنکه ساده‌انگارانه امیدوار باشیم که کتاب منتشر شود و هرگز زمانی برای اتمام نوشتن آن پیدا نکنیم.

بخش دوم: تغییر ضمیر ناخودآگاه
۱. ذهن خود را تغییر دهید تا جهان شما تغییر یابد
ضمیر ناخودآگاه – ذهن خود را تغییر دهید تا جهان خود را تغییر دهید.

ضمیر ناخودآگاه شما می‌تواند تغییرات بزرگی در میزان خشنودی شما از زندگی هر روزتان ایجاد کند. اگر روزتان را با حال بدی شروع کرده‌اید، به احتمال زیادی تا اتمام روز حال شما بدتر خواهد شد. این موضوع به این خاطر است که الگوهای فکری ضمیر ناخودآگاه شما، تحت تأثیر نحوه‌ی تعامل با جهان و هم‌چنین روش پردازش اطلاعات و موقعیت اطراف توسط شما قرار دارد.

بیشتر اتفاقات روزانه به طور مطلق خوب یا بد نیستند، اما اگر ضمیر ناخودآگاه‌تان شما را وادار کند تا خلق‌وخوی بدی داشته باشید احتمالا آن اتفاقات مانند باری بر دوش شما سنگینی خواهد کرد. عکس آن نیز صادق است؛ اگر ضمیر ناخودآگاه شما را برای داشتن خُلق‌وخوی مثبت آماده کرده باشد، احتمالا ناخوشایندترین اتفاقات را هم صرفا به چشم یک دردسر معمولی می‌بینید.
۲. عادت‌های قدیم خود را کنار بگذارید
ضمیر ناخودآگاه – عادتهای قدیم خود را کنار بگذارید.

ضمیر ناخودآگاه شما به طور قابل توجهی از طریق الگوها و عادت‌های شناخته شده در زندگی روزمره‌ عمل می‌کند. این همان چیزی است که به مغز شما اجازه می‌دهد هنگام رانندگی به سمت محل کار یا رسیدن به مترو، در حالت خودکار قرار بگیرد. گاهی اوقات حالت خودکار چیز خوبی است. اما اگر در حال تلاش هستید که تلنگری به قدرت ناخودآگاه مغزتان بزنید، لازم است تا روال زندگی خود را هر روز کمی تغییر دهید. این کار کمک می‌کند تا ضمیر ناخودآگاه شما بازهم سراغ طرز تفکرهای قدیمی که مانع موفقیت شما بوده‌اند، نرود.

حتی تغییرات کوچک در روال زندگی روزمره می‌تواند تأثیر زیادی بر تعامل شما با جهان اطراف‌تان داشته باشد. شما ضمیر ناخودآگاه‌تان را وادار به داشتن تعامل بیشتر با محیط می‌کنید، که این کار سرانجام موجب آموزش ذهن برای تمرکز بر اهداف و تعامل با آنها می‌شود.
سعی کنید هر از گاهی از مسیر دیگری به خانه بروید، یا هنگام برگشت به خانه روال کارهای خود را تغییر دهید. تغییرات کوچکی از این قبیل موجب تغییرات بزرگی در نحوه‌ی تعامل ضمیر ناخودآگاه شما با محیط اطراف می‌شود.
حتما بخوانید: چطور عادت‌های بد را با عادت‌های خوب جایگزین کنیم؟
۳. پذیرای افکار جدید باشید
ضمیر ناخودآگاه – پذیرای افکار جدید باشید.

هنگامی که فهمیدید ضمیر ناخودآگاه چگونه بر تعامل شما با جهان اثر می‌گذارد، خود را پذیرای افکار و احساسات جدید می‌‌کنید. این کار نیازمند زمان و تلاش زیادی است، اما در نهایت می‌توانید تشخیص دهید چه زمانی و در چه موقعیتی مغز مخدوش می‌شود و به خودتان آموزش می‌دهید تا مانع تناسب جهان با جهان‌بینی خود شوید. وقتی به این مهم دست یافتید، شما تواناییِ آموزش ضمیر ناخودآگاه خود، برای ایجاد تغییرات واقعی در ادامه‌ی زندگی‌ را خواهید داشت.

به عنوان مثال، شاید بخواهید وارد زمینه‌ی کاریِ جدیدی شوید اما تواناییِ برقراری هیچ‌گونه ارتباطی با رئیس خود را ندارید. به جای هراس از ارتباط با کسانی که به شما در رسیدن به رؤیاهای‌تان کمک می‌کنند، خود را وادار به صحبت با آنها کنید. از خانه خارج شوید و در مناسبت‌های جمعی شرکت کنید. این کار موجب فراهم شدن فرصت‌های جدید برای شما می‌شود یا حداقل اینکه طرز فکر شما درباره‌ی ارتباطات و نحوه‌ی دنبال کردن فرصت‌های شغلی را تغییر می‌دهد.

چگونه ضمیر ناخودآگاه را فعال کنیم

۱- قانون خود هوشیاری
انسان باید در هر لحظه مراقب خود باشد و بداند که ضمیر ناخودآگاه چه سیگنالی را از طریق حواس پنجگانه و یا فکر دریافت می‌کند. بهترین راه برنامه‌ریزی ضمیر ناخودآگاه و کنترل ضمیر ناخودآگاه، توجه لحظه به لحظه انسان نسبت به خود است. او به طور مرتب به خود بگوید که من با اجرای اصول تکنولوژی فکر تبدیل به انسان زیبای دیگری شده‌ام. شما خود خالق سرنوشت خود هستید و زندگی و سرنوشت شما با باورها و اندیشه‌های شما شکل می‌گیرد و به دست شما خلق می‌شود.

۲- استفاده از قدرت سوال
هر سوالی که انسان از خود می‌کند، بازتاب خاصی در روحیه و فکر او ایجاد می‌کند. وقتی کسی از خود سوال می‌کند «چگونه است که من خوشبختم؟» نفس این سوال روحیه‌اش را شاد می‌کند و به او این را القا می‌کند که: «آری، من خوشبختم.» و این تاثیر بسیار مهم هر سوالی است که انسان از خود می‌کند. باید بدانید که کیفیت زندگی شما را نوع سوالاتی تعیین می‌کند که از خود می‌پرسید. برای مثال به‌جای سوال «چرا شرایط این‌گونه است؟» بهتر است سوال کنید «چگونه می‌توانم شرایط را زیباتر کنم؟»

۳- استفاده از قدرت تمرکز
انسان در هر لحظه به هر آنچه تمرکز کند، بازتاب آن را در روحیه و فکر خود حس می‌کند. برای مثال تمرکز روی یک گل در انسان، روحیه شاد و فکر مثبت ایجاد می‌کند. تمرکز روی خاطرات بد گذشته، انسان را افسرده می‌کند. تمرکز روی خاطرات زیبای گذشته و یا خیال‌پردازی‌های زیبای آینده، اثر عمیق و مطلوب و مثبت در زندگی دارد. انسانی که به‌طور مرتب روی بدبختی‌ها و زشتی‌های زندگی متمرکز می‌شود، زندگی‌اش به قهقرا می‌رود. کسی که به‌طور مرتب به زیبایی‌های زندگی و نقاط امیدبخش تمرکز می‌کند، زندگی‌اش قرین سعادت و موفقیت می‌شود و این خاصیت تمرکز است با استفاده از همین روش می توانید راه های نفوذ به ضمیر ناخودآگاه دیگران را یاد بگیرید.

چگونه ضمیر ناخودآگاه را برنامه ریزی کنیم

تکرار
برنامه‌های جدید که توسط ضمیر ناخودآگاه پذیرفته می‌شوند باید پرورانده شوند. هنگام برنامه‌ریزی ضمیر ناخودآگاه تکرار خیلی مهم است. تا زمانی تکرار کنید که توسط ضمیر ناخودآگاه پذیرفته شود. حتی بعد از پذیرش باورها و مسائل بازهم باید در مقاطع مختلف این تکرار صورت گیرد تا این باورها قوی باقی بمانند.

احساس
افزودن احساس به یک تلقین آن را مؤثر می‌کند. بهتر بگویم تا زمانی که احساس همراه تلقین نباشد اصلاً اسم آن را نمی‌شود تلقین گذاشت. احساس قدرت است و باعث می‌شود خیلی ناممکن‌ها ممکن شوند.

زمان حال
این‌یکی از قوانین ضمیر ناخودآگاه است که گاها در موردش اشتباه می‌شود. ضمیر خودآگاه سه زمان دارد. گذشته، حال و آینده ولی ضمیر ناخودآگاه فقط یک‌زمان دارد؛ زمان حال. گذشته در ضمیر ناخودآگاه یعنی نگاه از زمان حال به خاطرات و آینده یعنی پیش‌بینی حوادث از زمان حال.

ارتباط با ضمیر برتر

۱- ضمیر ناخودآگاه خود را جدی بگیرید
مک کارتی توصیه می کند: «جلسات روزانه ی خود با ضمیر ناخوداگاهتان را جدی بگیرید». فضایی برای این کار در نظر بگیرید که از حواشی و عوامل حواس پرت کن به دور باشد. اطمینان حاصل کنید اطلاعات مورد نیاز خود برای این جلسه از قبیل کتابی بازگو کننده ی موفقیت های دیگران و قلم و کاغذ را در اختیار دارید.

۲- مطلبی انگیزه بخش بخوانید
پنج دقیقه ی آغازین «جلسه»ی خود را به مطالعه ی مطلبی بگذرانید که به شما انگیزه می دهد. مک کارتی در این زمینه می گوید: «وقتی در مورد موفقیت های دیگران می خوانید، ذهن شما به دنبال راه هایی خواهد گشت تا بتواند این نوع موفقیت ها را برای شما عادی و دست یافتنی کند».

۳- یک نامه ی قدردانی بنویسید
۱۰ دقیقه ی بعدی را به نوشتن نامه ی قدردانی اختصاص دهید. مک کارتی می گوید: «به خاطر چیزهای فوق العاده ای که همین حالا در زندگی خود دارید و همچنین چیزهایی که امیدوارید به زودی به دست بیاورید قدردان باشید. روانشناسان معتقدند قدردانی و رضایت به شما کمک می کنند متمرکز تر باشید و مشکلات را بهتر حل کنید».

او برای آنکه ذهن ناخودآگاه خود را با خود همراه کنید و به برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه خود دست یابید، می گوید: «هم به خاطر داشته هایتان قدردانی خود را ابراز کنید و هم به خاطر چیزهایی که می خواهید داشته باشید؛ به گونه ای که انگار همین حالا هم آنها را دارید». سپاسگزاری بابت چیزی که هنوز به دست نیاورده اید، نوعی ناسازگاریِ شناختی درون شما به وجود می آورد که ذهن ناخودآگاه شما سعی می کند با پیدا کردن راه هایی برای تحقق آن هدف، ناسازگاری مذکور را از میان بردارد تا گفته ی شما به واقعیت بدل شود.

ارتباط ذهنی با دیگران

بگذارید این مسیر ارتباط ذهنی را به صورت مفصل تری مورد بررسی قرار دهیم:

ذهن آگاه فرستنده: شما در مورد مشکلی که دارید به تفکر می پردازید و پی می برید که به کارگیری روشهای عینی در مورد مشکل شما کارساز نیستند بنابراین تصمیم می گیرید که روشهای ذهنی را در مورد آن بکار بگیرید.

به ذهن فوق آگاه فرستنده : شما خودتان را ریلاکس می کنید، یک نفس عمیق می کشید، چشمتان را می بندید ، آنها را به سمت بالا حرکت می دهید، و شروع به شمارش معکوس از پنج تا یک می کنید. در این حالت، نیمکره راست مغز شما – که واسطه دسترسی شما به ذهن فوق آگاهتان است – فعال تر می شود .

به ذهن فوق آگاه گیرنده: زمانی که شما در سطح آلفا ، فرد یا افراد گیرنده پیامتان را تجسم می کنید، بلافاصله سلولهای عصبی مغز شما با سلولهای عصبی مغز گیرنده در تماس قرار می گیرند ؛ از آنجا که ذهن فوق آگاه شما با ذهن فوق آگاه گیرنده در تماس، و هر دو بخشی از وحدت و یگانگی بعد دیگر وجود هستند، تا زمانی که ارتباط شما صمیمانه و در بردارنده منافع هر دو طرف باشد این ارتباط همچنان پایدار می ماند و پیام شما به گیرنده منتقل می شود.

به ذهن آگاه گیرنده : این پیام به شکل بروز یک ایده یا فکر در ذهنش دریافت می دارد و این پیام به مانند سایر افکار و ایده هایی که خود آن فرد گیرنده تولید می کند به ذهن اگاه او می رسد. به این ترتیب فرد گیرنده درآستانه یک توافق کامل با شما قرار می گیرد.

در مواردی که طرف گیرنده پیام شما دو نفر می باشند، باز هم ارتباط ذهنی شما موثر واقع می شود، زیرا که اذهان آن دو نفر در سطحی فوق آگاه به هم دیگر می پیوندند و یک گیرنده واحد را تشکیل می دهند. این مسئله در مورد سه، چهار، پنج و حتی صد نفر یا بیشتر از آن نیز صادق است.

سایت روانشناسی نوین بینش

۴ حرکت ساده برای برگرداندن عشق از دست رفته

ضمیر ناخودآگاه در برابر ضمیر خودآگاه

چگونه به ضمیر ناخودآگاه دیگران نفوذ کنیم

تکنیک های nlp برای برگرداندن عشق

شما احتمالا با جستجوی یکی از جملات زیر به این مقاله رسیده اید:

آموزش رابطه با ضمیر ناخودآگاه. راههای تقویت ضمیر ناخودآگاه. ارتباط با ضمیر ناخودآگاه. استفاده از ضمیر ناخودآگاه. چگونه ضمیر ناخودآگاه را فعال کنیم. چگونه ضمیر ناخودآگاه را برنامه ریزی کنیم. ارتباط با ضمیر برتر. ارتباط ذهنی با دیگران



موضوعات :
ضمیر ناخودآگاه

درباره نویسنده

novinatlas 1733 نوشته در نوین اطلس دارد . مشاهده تمام نوشته های

دیدگاه ها


دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.