چگونه اعتماد از دست رفته را بازگردانیم
این مطلب در مورد موضوعاتی همچون چگونه اعتماد از دست رفته را جلب کنیم؟، اعتماد از دست رفته شعر، اعتماد دوباره، بازگرداندن عشق از دست رفته، راههای جلب اعتماد، راه های جلب اعتماد دوست پسر، جلب اعتماد همسر بعد از خیانت، آبروم رفت می باشد.
چگونه اعتماد از دست رفته را جلب کنیم؟
اعتماد زمینه ساز پیوند میان انسانهاست که از نزدیکترین نوع رابطه یعنی رابطه میان نوزاد و مادر آغاز میشود، سپس
در خانواده شکل میگیرد و آنگاه به جامعه تسری مییابد.
شکل گیری هرگونه رابطهای بدون وجود اعتماد ناممکن است.
بی تردید رشد بشریت و اکثر دستاوردهایی که داشته در سایه اعتماد تحقق یافته است.
وجود اعتماد در دوستی، عشق، خانواده، سازمانها و جامعه ضروری است و نقشی مهم در روابط انسانی ایفا میکند.
در قلمرو روان شناسی نیز زندگی با اعتماد آغاز میشود که بستر مهرورزی و موجبات رشد و انسجام آن را
فراهم میآورد.
در روان شناسی اعتماد یعنی باور و اتکاء به کسی که بر اساس آن چه از او انتظار میرود عمل
میکند.
اعتماد از ارکان ضروری شکل گیری هرگونه رابطهای است.
اگر بخواهیم رابطهای تداوم یابد باید به گونهای قابل اعتماد عمل کنیم یا رفتاری قابل اعتماد داشته باشیم.
این حکم روابط دونفره، خانوادگی، ازدواج و هرگونه رابطه بینا فردی را در بر میگیرد.
بنابراین نباید اعتماد را تنها یک رویداد روان شناختی در درون فرد دانست، بلکه باید آن را به عنوان یک
واقعیت اجتماعی تلقی کرد.
در حقیقت اعتماد میان فردی فرایندی است که نشان دهنده باور به ارتباطات اجتماعی و زمینه ساز عملکرد اجتماعی است.
در اعتماد بین فردی انتظار از یک فرد یا گروه برای تحقق وعدههایی که داده میشود یا عمل به آن
وعدهها مورد نظر است و این مفهوم کاربرد وسیعی در انواع رابطهها از دوستی و ازدواج گرفته تا رابطه میان
افراد در محیط کار و نیز اعتماد عمومی و خانوادگی دارد.
بدیهی است در مواردی که با تضعیف یا کاهش اعتماد در روابط بین فردی روبرو هستیم، مهمترین هدف برای شکل
دادن روابط اجتماعی سالم، بازیابی و بازسازی اعتماد از دست رفته است؛ لذا با این تفاسیر طبیعی است وقتی که
در اثر یک اتفاق ناخوشایند، اعتماد شما نسبت به یک فرد خدشه دار میشود اعتماد مجدد کردن و بازگشت به
شرایط اولیه بسیار دشوار خواهد بود.
اعتماد یعنی باور و اتکاء به کسی که بر اساس آن چه از او انتظار میرود عمل میکند.
اعتماد از ارکان ضروری شکل گیری هرگونه رابطهای است.
اگر بخواهیم رابطهای تداوم یابد باید به گونهای قابل اعتماد عمل کنیم یا رفتاری قابل اعتماد داشته باشیم.
بعضی از مردم هیچ گاه دلشکستگی شان را فراموش نمیکنند و کوتاه نمیآیند اما به هر حال اعتماد مجدد به
فرد یا افراد حتی اگر رابطه شما را به شدت خدشه دار کرده باشد لازمه زندگی اجتماعی است.
شما نباید اجازه دهید ناتوانی یک نفر در اعتماد کردن به افراد سبب لوث شدن و لکه دار شدن تمام
روابط آتی شما شود؛ لذا اگر شما جز آن دسته از افراد هستید که در اثر یک سلسله اتفاقات و
مشکلات اعتماد خود را نسبت به محیط اطراف و نسبت به اطرافیان خود از دست دادهاید، با دنبال کردن این
گامها میتوانید اعتماد سلب شدهتان را مجدداً کسب نمایید: – سعی کنید مجدداً احساس و نیاز به اعتماد کردن را
در خود تقویت کنید.
اعتماد از دست رفته شعر
معمولاً به گدایان و بینوایان که ریزه خواران دیگرانند، چند شاهی می دهیم و گمان می کنیم به آنها کمک کرده ایم، نمی دانیم که با این کار، آنها را بدبخت تر و رشته گدایی را به گردنشان محکم تر می سازیم. چه خوب اگر حس اعتماد و استقلال را که در آنها به خواب رفته بیدار می کردیم و راه زندگی را پیش رویشان می گذاشتیم.((لردآویبوری))
نداشتن انعطاف یکی از بدترین نقطه ضعف ها است. می توانید بیاموزید که شتابزدگی را کنار بگذارید، ترس را با اعتماد به نفس و تنبلی را با نظم و انظباط جایگزین کنید. اما برای سرسختی و انعطاف ناپذیری ذهن پادزهری وجود ندارد. این خصلتی است که باعث می شود شخص با دست خویش گور خود را بکند.
اعتماد دوباره
۱- خودتان را سرزنش نکنید
اگر می خواهید باز هم به کسی اعتماد کنید، اولین قدم این است که فکر نکنید ایراد از شما بوده و خودتان را با جملاتی مثل “باید می دانستم این طور می شود” یا “کجای کار اشتباه کردم” سرزنش نکنید. این را بدانید که اگر شریک زندگی تان به شما دروغ گفته یا خیانت می کند، آگاهانه آن را انجام می دهد و هیچ کس، حتی شما، او را مجبور به این کار نکرده است.
۲- سعی کنید دوباره به خودتان اعتماد کنید
زمانی که آسیب می بینید، فکر کردن به اینکه دیگر نمی توانید نه به خودتان و نه به هیچ کس دیگر اعتماد کنید، بسیار طبیعی است؛ اما خودتان را در گذشته به یاد بیاورید و به این فکر کنید که احساسات و غرایز شما همیشه درست بوده است. بنابراین سعی کنید اول آن اعتمادی که در گذشته به خودتان داشتید را بسازید، سپس به فکر اعتماد کردن به بقیه و شروع یک زندگی جدید باشید.
۳- خودتان را در اولویت قرار دهید
شاد باشید و داشتن زندگی شاد را در اولویت افکار خود قرار دهید. تنها به دلیل اینکه یک نفر به هر دلیلی به شما آسیب زده است، نمی توانید شاد نباشید. اگر اجازه دهید ناراحتی وجودتان را بگیرد، تنها باعث می شوید کسی که به شما خیانت کرده، برنده بازی شود؛ پس خودتان را هرچه زودتر جمع و جور کنید و زندگی خود را از نو بسازید.
۴- فکر نکنید همه چیز را از دست داده اید
توانایی ما انسان ها در بزرگ جلوه دادن مسائل، فوق العاده است؛ مسلما خیانت به اعتماد انسان، واقعا آزاردهنده است؛ اما سعی کنید خوش بین باشید و به خود یادآوری کنید که این موضوع در گذر زمان قرار نیست زندگی شما را نابود کند و مطمئنا به مرور فراموش خواهد شد. چیزهایی که در زندگی دارید را با خود مرور کنید و چیزهای کوچکی را که از دست داده اید، فراموش کنید.
۵- همه را با یک چوب نرانید
یک راهکار دیگر برای اینکه دوباره اعتماد کنید، این است که همه را با یک چوب نرانید. باید بدانید که جمله ی ” همه ی مردها سر و ته یک کرباس اند ” واقعا درست نیست. با این حال، خیلی از افراد به دلیل اینکه از جانب یک مرد آزرده می شوند، کم کم به این حرف اعتقاد پیدا می کنند. ممکن است دوستانتان این جملات را برای تسلی شما به کار برند. اما همیشه باید این را بدانید که همه ی آدم ها مانند یکدیگر نیستند.
بازگرداندن عشق از دست رفته
اگر میخواهید عشق سابقتان را دوباره به رابطه برگردانید چند نکته مهم برایتان داریم که سعی میکنیم با سرعت هرچه تمامتر برایتان بازگو کنیم که زیاد وقتتان را نگیرد.
شاید بد نباشد که اول یک چیزی درمورد خودم بگویم. من عادت داشتم که همیشه اشتباهات بزرگی در روابطم مرتکب شوم… وقتی میخواستم یک نفر را به رابطه برگردانم کارهای افتضاحی میکردم. با گذشت زمان خیلی چیزها یاد گرفتم، موفقیتهای زیادی پیدا کردم و الان سعی میکنم به بقیه دخترها و پسرها هم کمک کنم چطور عشقشان را به رابطه برگرداند.
واقعاً اینقدر وقت نداریم که من همه تاریخچه زندگیم را برایتان تعریف کنم. بهخاطر همین سریع سر اصل مطلب میروم.
الان باید روی یک آمار دقیق و عمده تمرکز کنیم.
کسانیکه در غم و اندوه به هم خوردن رابطهای هستند، گرایش خیلی زیادی دارند که دقیقاً برعکس آنچه که باید بکنند را انجام دهند. به همین خاطر همه تلاشم این است که قبل از اینکه صدمه جبرانناپذیری به رابطهتان بزنید راهنماییتان کنم.
در هر فاجعهای، اولین قدم متوقف کردن خونریزی و بعد حل مشکل است.
رابطه شما هم از این امر مستثنی نیست. ممکن است رابطهتان یک مشکل اساسی داشته باشد که باید برطرف شود اما بعداً هم میتوانیم به آن بپردازیم. الان باید خونریزی را بند بیاوریم.
برنامه این است. میخواهم یک توصیه رک و پوستکنده بکنم.
اولین کاری که باید بکنید این است که دیگر طوری رفتار نکنید که انگار عشقتان از نظر بیولوژیکی دیگر هیچ تمایلی به شما ندارد.
این یعنی ضعیف، منفعل و بیش از حد حرفگوشکن هستید. به دلایل بیولوژیکی و تکاملی که الان نمی توانیم توضیحشان دهیم، زنها دنبال مردهای قویای هستند که بتوانند از آنها محافظت کنند. و مردها بههیچوجه به زنهایی که به آنها اجازه میدهند هرکاری که میخواهند بکنند، احترام نمیگذارند (این یعنی از روی عادت مورد خیانت قرار میگیرید).
میدانم که خیلی سخت است بعد از به هم خوردن رابطه ظاهرتان را طوری نشان دهید که قوی هستید اما این کار واقعاً حیاتی است.
راههای جلب اعتماد
۱. وفادار باشید
اگر یک طرف وفادار نباشد، رابطه به سرعت از هم میپاشد. افراد معمولا از خیانتی کوچک چشمپوشی میکنند، اما حتی برای بخشش آن، به کمک فردی حرفهای مثل مشاور یا روانشناس نیاز دارند. تعهدِ وفاداری بدهید و به آن پایبند باشید. اگر در رابطهای احساس خوشحالی نمیکنید، به جای آغاز رابطهای دیگر، از مشاور کمک بگیرید.
اگر به کسی وفادار هستید، باید از هر نظر یعنی هم فیزیکی و هم احساسی وفادار باشید. بعضی افراد فکر میکنند ایرادی ندارد که رابطهای صمیمانه با دیگران برقرار کنند و حتی فقط زمانشان را با فرد دیگری سپری کنند. اما همین کار باعث مشکلاتی در رابطهتان خواهد شد.
۲. شریکتان را آزاد بگذارید و در مهربانی پیشقدم باشید
اعتماد در فضایی با احساس امنیت به وجود میآید. چرخهی آسیب رساندن به یکدیگر، چه به صورت زبانی و چه به شکل فیزیکی، و در نهایت پس زدن فرد مقابل، ترسهای فراوانی ایجاد میکند که باعث کاهش اعتماد می شود. اگر تلاش کنید تا هر حرکت شریکتان را کنترل کنید، به نوعی باعث عدم اعتمادش میشوید و او را از خود دور میسازید.
اگر طرف مقابلتان میخواهد زمانی را با دوستانش سپری کند، سعی کنید با این مسئله کنار بیایید. البته شما همیشه باید در مورد رفتار قابل قبول و رفتار غیرقابل قبول با هم صحبت کنید. مثلا اگر همسرتان قصد شرکت در کلاس ورزش با دوستانش را دارد و شما با این کار موافق نیستید، پس باید در این مورد باهم صحبت کنید تا در آینده این مسئله مکررا باعث تنش در رابطهتان نشود.
۳. همسرتان را بدون انگیزههای ثانوی دوست داشته باشید
یکی از راههای جلب اعتماد همسر دوست داشتن واقعی است.
هر دوی شما نیاز به این اطمینان دارید که همسرتان به خاطر خودتان و نه به خاطر چیز دیگری دوستتان دارد. دلایل دیگر میتواند به خاطر خانوادهتان، پولتان، ظاهرتان و حتی احساس ترس از تنهایی باشد. پس مطمئن شوید که به دلیل درستی همسرتان را دوست دارید.
۴. رابطهتان را در اولویت قرار دهید
خیلی راحت میتوانید همسرتان را به حال خود رها و از یکدیگر غفلت کنید. اما سعی کنید همهی انرژی و زمانتان را به افراد دیگر یا سایر فعالیتها اختصاص ندهید. بلکه اولویتها را مشخص کنید. اگر رابطه برایتان مهم است، پس باید برایتان در اولویت قرار بگیرد.
راه های جلب اعتماد دوست پسر
من درک می کنم چه می گویی
حتی اگر با نظر فردی مخالفید، قبل از این که باور او را به چالش بکشید، نشان بدهید که به عقیده اش احترام می گذارید: «من درک می کنم چی میگی» یا «نظرت برایم قابل احترام است». شما قبل از ابراز نظرتان، از عقیده طرف مقابل حمایت کرده اید که جو صمیمی و قابل اعتمادی ایجاد می کند. اگر انتقادی هم به نظرش داشتید، نقدتان راغرض ورزی تصور نمی کند.
به نظرم …
برای بیان عقیده از واژه درست و ساده ای استفاده کنید که نشان دهد ضمن پذیرش نظر دیگران، می خواهید نظر جدیدی به اظهاراتشان اضافه کنید، در این شرایط بهتر است بگویید: «به نظرم» یا «پیشنهاد دیگه ای هم که می شه کرد …» این اصطلاحات خیلی بیشتر از اصطلاح «من می گم باید …» جواب می دهند. چون خودتان را از دیگران جدا نکرده اید و در مقابلشان قرار نگرفته اید.
فکر می کنی این کار چطور امکان پذیر است؟
وقتی قرار است درباره موفقیت فردی یا پیشرفت موضوعی با دیگران گفت و گو کنید، اجازه بدهید آن ها هم تعریف خودشان را منطبق بر معیارهایشان از موفقیت ارائه دهند. قضاوت کردن شما در همان ابتدا سبب می شود طرف مقابل سکوت کند و اطلاعات کمتری در اختیارتان بگذارد. پس با این سوال شروع کنید «فکر می کنی این کار چطور امکان پذیر است؟» اگر این سوال را بعد از نظر خودتان مطرح کنید، او را در موضع دفاعی قرار داده اید.
می دانم که در چه شرایط دشواری قرار داری
حالا یک قدم فراتر از دلسوزی بردارید. دلسوزی نشان می دهد شما برای فرد مقابل متاسف هستید اما همدلی نشان می دهد ناراحت هستید چون طرف مقابلتان ناراحت است. این همدلی باعث اعتماد می شود. از این جمله می توانید استفاده کنید: «من می دانم در چه شرایط دشواری هستی» که حمایت شما را نشان می دهد و این که اگر کمکی لازم باشد دریغ نمی کنید.
تقصیر من بود!
شاید تصور می کنید که اشتباهات، اعتبارتان را از بین ببرد اما بدانید که پذیرفتن نقطه ضعف ها اعتماد در روابط شما را مستحکم تر می کند. مردمی که قبول دارند کامل نیستند جذابیت بیشتری دارندتا افرادی که داعیه کامل بودن دارند. شاید در ابتدا پذیرش اشتباه کار سختی باشد اما اگر این موضوع را بپذیرید و تکرار کنید، عادت خواهید کرد وقتی مقصر هستید اعلام کنید: «تقصیر من بود»، این کلمات آبی است بر آتش بی اعتمادی در روابط شما.
می توانی به من کمکی بکنی؟
وقتی از فردی کمک می خواهید حتی اگر تبحر کافی دارید، نشان اعتماد شما به طرف مقابل و ارزش قائل شدن برای اوست. کمک خواستن از دیگران نشان دهنده حرکت شما برای اعتماد سازی است نه ضعفتان.
کار تو را قبول دارم!
بعد از درخواست همکاری اجازه بدهید خودشان کاری را که به ایشان محول شده کنترل کنند. زیر ذره بین انتقاد قرارشان ندهید. اجازه بدهید برنامه هایی را که ترسیم کرده اند، مطرح کنند. کافی است بگویید: «کار تو را قبول دارم» و اگر نقصی وجود داشت این طور ادامه بدهید: «با این حال پیشنهاد دیگری هم هست».
جلب اعتماد همسر بعد از خیانت
زندگی مسلما با چالشهای بسیاری همراه است اما کمتر چالشی وجود دارد که بتواند با مشکل رهایی از آسیبهای بیوفایی و عهدشکنی همسر برابری کند. زوج درمانگران و مشاوران بارها این اعتراف را از مراجعان خویش شنیدهاند که افشای بیوفایی همسرشان تاریکترین و وحشتناکترین لحظه زندگی آنها بوده است.
علینقی قاسمیاننژاد – زوجدرمانگر- در خصوص چگونگی بازسازی اعتماد پس از بیوفایی همسر اظهار کرد: به این علت که بیوفایی فضای اعتماد و امنیت خانه را ویران میکند بسیاری از زوجین به صورت جدی بعد از بیوفایی همسران، جدایی را تنها راه حل علاج واقعه میدانند اما به طور کلی باید گفت صرف نظر از میزان فشارها، هیجانات و احساسات منفی ناشی از بیوفایی این امکان وجود دارد که پیوند زخم خورده زناشویی التیام یافته و زندگی مشترک دوباره از سر گرفته شود.
وی با بیان اینکه انتخاب اصلاح رابطه و ادامه زندگی در این موارد به راحتی امکانپذیر نیست، گفت: هیچ راهحل سریع و نسخهی همگانیای برای درمان این زخم وجود ندارد اما تجربه درمانگران و مشاوران خانواده حاکی از این است که گامها و شیوههای رفتاری مشخصی وجود دارد که زوجین میتوانند برای بازگشت به زندگی مشترک و رهایی از آسیبهای شدید بیوفایی به کار بگیرند.
این زوج درمانگر با اشاره به اینکه رهایی از آسیبهای بیوفایی یک کار گروهی است، تصریح کرد: هر دو طرف باید متعهدانه و مشتاقانه برای بازگرداندن قطار زندگی مشترک در مسیر اصلی تلاش کنند و وقت و انرژی بگذارند.
شرط اول، بازگشت اعتماد
قاسمیاننژاد ادامه داد: شرط اول برای بازگشت اعتماد، قطع رابطه با نفر سوم توسط همسر بیوفا و جلب اعتماد مجدد همسرش است و همسر آسیب دیده نیز باید با اتخاذ روشهای مؤثر برای مدیریت احساسات و هیجانات منفی خویش تلاش کند. بعد از طی این مراحل و رسیدن به سطحی از آرامش نسبی است که زوجین میتوانند درباره اینکه چه شرایط و عواملی منجر به این رفتار شده بحث کنند. همچنین درباره اینکه الان باید چه اقداماتی انجام دهند که این اتفاق دیگر رخ ندهد.
وی با بیان اینکه واکنش همسر آسیب دیده نسبت به عهدشکنی اغلب شامل احساساتی نظیر شوک، خشم، نگرانی، بهت، افسردگی، رهاشدگی، تنهایی، بیکسی و ناراحتی شدید است و سیستم خواب و تغذیه او به هم میخورد، خاطرنشان کرد: یکی از شروط مهم برای اصلاح رابطه این است که زوجین این واکنشها را طبیعی و بهنجار دانسته و سعی در درک و فهم یکدیگر کنند.
این زوجدرمانگر با اشاره به اینکه رهایی از آسیبهای بیوفایی نیاز به زمان دارد، گفت: وقتی میگوییم زمان، معلوم نیست که چند هفته یا چند ماه یا حتی چند سال، مهم این است که زوجین بدانند هیچ تغییری در این زمینه فورا به وجود نخواهد آمد.
قاسمیاننژاد افزود: درست وقتی که همه چیز خوب پیش میرود یک اتفاق یا یک شی، خاطره بیوفایی همسر را تداعی میکند و مجددا همسر آسیب دیده در لاک احساسات منفی خویش فرو خواهد رفت. اما وقتی که زوجین به خاطر داشته باشند این تغییر حالتها و بالا و پایین شدن خلق وخوی کاملا طبیعی است کمتر در ادامه مسیر بهبود رابطه دلسرد و ناامید خواهند شد.
هیچ ازدواجی کامل نیست
وی ادامه داد: زوجین باید در نظر داشته باشند که هیچ ازدواجی کامل نیست و در هیچ ازدواجی همه نیازها در حد بهینه ارضا نمیشود. گاهی افراد از رابطه خویش با همسرشان ناراحت و ناراضیاند و دوست دارند با فردی دیگر ارتباط هیجانی و فیزیکی قویتری برقرار کنند، آنها از احساس زندانی شدن در خانه، دوست داشته نشدن، نادیده گرفته شدن و بیتوجهی رنج میبرند.
این زوجدرمانگر اضافه کرد: بالاخره گاهی صمیمت و رابطه جنسی رضایتبخش در رابطه زناشویی رنگ میبازد و اگر نارضایتی و ناراحتی از همسر در انجام رفتار بیوفایی نقش داشته باشد، همسر عهدشکن باید راحت و بدون احساس فشار درباره این احساسات و کمبودها با همسر خود حرف بزند در این صورت است که هر دو میتوانند برای ایجاد تغییرات و جبران کمبودها تصمیمهای جدیدی گرفته و برای جبران کمبودها و خلاءها دست به کار شوند.
قاسمیاننژاد تصریح کرد: اگر زوجین در برقراری ارتباط مؤثر و کارآمد، ابراز احساسات و بیان خواستهها مشکل دارند حتما نزد یک مشاور یا زوجدرمانگر دارای صلاحیتهای لازم رفته تا به آنها مهارتها و تکنیکهای زندگی مشترک آموزش داده شود.
آبروم رفت
گاهی شما چیزی را ناپسند می دانید اما برای شما خوب است و گاهی شما چیزی شما چیزی را پسند می دانید ولی برای شما خوب نیست هر چند شما قبل از ازدواج به مسی دیگر علاقه داشته اید ولی تعهد شما به زندگی ایجاب می کند و ایجاب می کرده است که زندگی خود را و وجود و مهر و محبت و عاطفه خود را منحصرا خرج کسی کنید که ازدواج با او برای شما مقدر شده است.و خصوصا اینکه حاصل این ازدواج فرزندی می باشد که باید در دامن زنی پاکدامن رشد و نمو کند و دختری عفیف و پاکدامن برای نظام و کشور و اسلام و قران و اهل بیت و شیعه باشد.
قبول کنید و حتما باید قبول کنید که گناه شما که زنا می باشد آثار وخیمی در زندگیتان خواهد داشت و نباید خود را از عذاب و عقاب الهی در امان بدانید و حتما بدانید که عذاب الهی و عقاب خداوند در پیش است و روزی البته دامنگیر شما خواهد شد ولی به یک شرط خداوند عذاب و عقابش را از شما برطرف می سازد و شما را می بخشد و می امرزد و ان شرط این است که از گناهتان جدا توبه و استغفار کنید . رابطه خود را با ان جوانکی که حاضر است با ناموس مردم زنا کند برای همیشه قطع کنید و به خیانت علیه همسرتان پایان دهید و البته همیشه باید خدای سبحان و سمیع و بصیر را ناظر احوال خود بدانید و خود را همیشه در کمین خدا بدانید.
۴ حرکت ساده برای برگرداندن عشق از دست رفته
دیدگاه ها