چگونه می توانیم با تمرکز کردن به چیزی که می خواهیم برسیم
ذهن شما این اطلاعات را فیلتر می کند
ضمیر ناخودآگاه شما دو میلیون بایت اطلاعات رو در هر ثانیه دریافت می کند. این دو میلیون بایت معمولا فیلتر می شوند تا تقریبا به ۷ بایت در ثانیه برسند ( گاهی تا دو بایت کمتر یا بیشتر).
عدد دو میلیون ممکن است به نظر بسیار زیاد باشد اما اگر کمی به اطراف خود توجه کنید متوجه می شوید که این اندازه برای این حجم از جزئیات که در هر شرایط یا موقعیتی با آن رو به رو می شوید کاملا منطقی است.
اجازه دهید یک مثال بزنم: شما جستوجوگر وب را باز می کنید، به جای خواندن متوجه ی رنگ های استفاده شده در سایت می شوید، ممکن است به یک صدای موسیقی گوش دهید، صدای تلویزیون را نیز ممکن است در پیش زمینه داشته باشید، تلفن نیز ممکن است زنگ بخورد و شما نیز در همان لحظه احساساتی را تجربه کنید.
ذهن شما تنها اطلاعاتی را انتخاب می کند که مرتبط با باور های شما یا دانسته هایتان است و باقی مانده را نادیده می گیرد. برای مثال، اگر به تازگی شروع به کار در یک کارخانه ی موناژ کرده اید که ماشین ها را مونتاژ می کند، وقتی در خیابان راه می روید بیشتر از قبل متوجه ی اجزای ماشین می شوید ( چیزی که دیگران متوجه ی آن نمی شوند).
دلیل این که دیگران به این موضوع اهمیت نمی دهند و متوجه ی آن نمی شوند این است که این اطلاعات ارتباطی با آنها ندارد. به همین دلیل وقتی چیز جدیدی مثل زبان بدن را یاد می گیرید، ممکن است تصور کنید که هر گز هیچ یک از این حرکات را قبلا انجام نداده اید در صورتی که شاید بیش از صد ها بار انجام داده باشید اما متوجه نشده اید.
نکته ی مهم این است که قبل از یادگیری زبان بدن، این حرکات هرگز مفهومی برایتان نداشته و بی ارتباط بوده است، در نتیجه توسط ضمیر ناخودآگاه شما فیلتر شده است.
همین اتفاق وقتی به خودتان برچسب بزنید نیز رویی می دهد
چنین اتفاقی وقتی برچسبی به خودتان بزنید نیز رویی می دهد. وقتی تصور کنید که یک فرد بازنده هستید، ذهن شما تنها اطلاعاتی را جمع آوری می کند که نشان دهد شما واقعا یک بازنده هستید در حالی که دست آوردها یا تشویق هایی را که دریافت می کنید فیلتر خواهید کرد.
از سوی دیگر اگر به خودتان باور داشته باشید، ضمیر ناخودآگاه همه ی مدارکی را که اثبات کننده ی این موضوع است به شما نشان می دهد و موارد دیگر را که مخالف این باور هست حذف می کند. اگر باور دارید که شخص خسته کننده ای هستید، اطلاعاتی را به خود جذب می کنید که ثابت کند شما خسته کننده هستید.
قانون جذب نیز همین موضوع است. وقتی به هر چیزی باور داشته باشید، ذهن شما مدارکی نشانتان می دهد که باورتان را تایید می کند و تر نتیجه باعث می شود شدت باور در شما افزایش یابد. در نتیجه باور به هر چیزی باعث جذب شدن آن می شود.
افکار شما تبدیل به واقعیت شما می شود
اگر باور داشته باشید که بی فایده هستید، به احتمال زیاد انگیزه ای هم برای بهتر کردن یا تغییر خود برای یک زندگی بهتر پیدا نمی کنید ( نگاه کنید به چگونه به خود باوری برسیم).
به مرور زمان مهارت های شما کاهش پیدا می کند و باور به بی فایده بودن در شما قوی تر می شود. بر روی چیز های مثبت فکر کنید و سپس نتیجه ی آن را متوجه خواهید شد.
نوشته ی شاهین زند – مشاور و پژوهشگر.
منبع این مطلب را می توانید در سایت نوین بینش مشاهده کنید: چگونه می توانیم با تمرکز کردن به چیزی که می خواهیم برسیم
برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید.
source: novinbinesh.com
می خواهید بیشتر بدانید؟
می خواهم در مورد برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه بدانم
برنامه ریزی ضمیر ناخوداگاه و عاشق کردن دیگران به چه شکل است
چگونه می شود با برطرف کردن نیاز های ناخودآگاه دیگران را عاشق کرد
چگونه تصورات غلطمان را در مورد خود حل کنیم
چگونه می توانم شخصی را در کوتاه ترین زمان ممکن عاشق کنم
معرفی کتاب
دیدگاه ها