دلایل شکست یک کسب و کار
این مطلب در مورد موضوعات بررسی علل و عوامل عدم موفقیت کارافرینان در ایجاد کسب و کار جدید، دلایل شکست کسب و کارهای جدید در ۵ سال اول، دلایل شکست کارآفرینان، عوامل موفقیت در کسب و کار، شکست در کار، ریسک های کسب و کار نوشته شده است.
اگر مایل هستید راهکارهای ثروتمند شدن را به صورت علمی و بر اساس تجربیات افراد موفق بشناسید پیوندهای زیر را دنبال کنید:
چگونه بدون سرمایه کارآفرینی کنیم
بررسی علل و عوامل عدم موفقیت کارافرینان در ایجاد کسب و کار جدید
۱. عدم وجود تجربه
۲. نداشتن سرمایه کافی
۳. نداشتن جایگاهی مناسب
۴. عدم وجود کنترل قوی
۵. سرمایه گذاری بیش از اندازه در دارائیهای ثابت
۶. قراردادهای اعتباری ضعیف
۷. استفاده شخصی از سرمایه های تجاری
۸. رشد بدون انتظار
دلایل شکست کسب و کارهای جدید در ۵ سال اول
۱. رقابت
۲. فروش پائین
دلایل شکست کارآفرینان
۱. به جای پرورش استعدادها به دنبال یافتن افرادی مستعد هستند
هر کسی به دنبال بهترین افراد برای استخدام است. اما مشکل اصلی در این موارد این است که همیشه امکان یافتن با استعدادترین افراد برای استخدام وجود ندارد. باید توجه داشت که یک مدیر تازه کار و کم تجربه، قادر به برآوردن نیازها و خواسته های افرادی با مهارت و استعدادهای بالا نخواهد بود، و همین امر می تواند در امر مدیریت کسب و کار و در نتیجه موفقیت سازمان لطمه وارد کند.
به علاوه به کارگیری این نیروها با سطح توانایی های بالا، برای مجموعه کسب و کار شما بسیار پرهزینه خواهد بود. به ویژه اگر در گام های ابتدایی راه اندازی کسب و کار خود هستید، استخدام افرادی حرفه ای با مهارت های بالا ممکن است به جای کمک به پیشرفت شما، موجب شکست در مدیریت کسب و کارتان شود.
بهترین راه این است که به جای خریدن استعدادها، آن ها را در مجموعه شغلی خودتان پرورش دهید. به عنوان مثال اگر شرکت خودتان را به تازگی تاسیس کرده اید و به فردی دارای مهارت عکاسی نیاز دارید، قطعا با استخدام یک عکاس حرفه ای، هزینه بسیار زیادی را متحمل خواهید شد. اما اگر به دنبال فردی خلاق بگردید که دارای دید عکاسی مناسبی باشد، اما هیچ سابقه و تجربه کاری نداشته باشد، انتخاب بهتری انجام داده اید.
اگر چه این گونه افراد هنوز استعدادهای خودشان را به مرحله عمل نرسانده اند، اما می توانند پتانسیل لازم را برای تبدیل شدن به فردی توانمند از خودشان بروز دهند و با هزینه ای به مراتب کمتر برایتان مثمر ثمر واقع شوند.
2. مدل درآمدی مشخصی برای خود ترسیم نمی کنند
آیا کسی وجود دارد که به دنبال پول درآوردن از کسب و کار خودش نباشد؟ بسیاری از کارآفرینان به خدماتی که می خواهند در بستر کسب و کار خودشان ارائه دهند، و محصولاتی که قصد دارند به مشتریانشان بفروشند، فکر کرده اند. اما یک مدل درآمدی مشخص و واضح برای خودشان ترسیم نکرده اند تا بر مبنای آن فرایندهای کسب و کارشان را تعیین نمایند. طول عمر ارزش و درآمدی که هر مشتری می تواند ایجاد کند باید در مدل درآمدی مشخص شود و برنامه مدونی برای استفاده از این طول عمر تعیین شود.
بسیاری از افراد تصور می کنند که وقتی یک مشتری محصولی را از آنها خریداری می کند، باید به دنبال مشتریان جدید بگردند. اما مهمترین نکته این است که باید به دنبال بهینه سازی ارتباط موثر خود با مشتریان کنونی خود باشید.
عوامل موفقیت در کسب و کار
تاثیر عوامل فرهنگی بر موفقیت در کسب و کار
– فرهنگ به الگوها و عقاید مرسوم که تاثیر مهمی در ارزشها، ادراک، ترجیحات و رفتار افراد دارد اطلاق میشود. فرهنگ و کسب و کار از بسیاری جهات نقاط ارتباطی دارند.
– افرادی که به صورت سنتی با کسب و کارها عجین هستند گرایشات کسب و کارانه دارند و کارمندی را چیزی محقر میدانند.
– فرهنگ کسب و کار، افراد را از محافظه کاری و گرایشات به شغل کارمندی به دور میکند.
– فرهنگ مصرفگرایی که در آن مردم کالاهای مادی را بیشتر طالب هستند، کسب و کار را حوزهای معرفی میکند که در آن درآمد کاسبی بیشتر از کارمندی است.
– افرادی که با شغلهای استخدامی و یا خدمات دیگر درگیر هستند به فرزندان خود فشار میآورند تا شغل امن و ثابت برای خود انتخاب کنند و روح کسب و کار را از همان ابتدای کودکی در خود از بین میبرند.
– فرهنگ صرفهجو که در آن مردم کمتر خرج میکنند و بیشتر برای روز مبادا پسانداز مینمایند، آنها کارآفرینی (نوآوری) را امری پرریسک و پرخطر میداند و بر این باور است که عواید شغل ثابت و امن بسیار بیشتر از کسب و کار (کسب درآمد) شخصی است.
تاثیر عوامل سیاسی بر موفقیت در کسب و کار
آنچه که در زیر بدانها اشاره میشود مواردی هستند که محیط سیاسی در کسب و کار تاثیر می گذارد.
– شرایط ناپایدار سیاسی که در آن سیاستهای دولتی مدام در حال تغییر است، آنها را (کسب و کار) دلسرد می کند و باعث میشود که سرمایهگذاران نسبت به امنیت سرمایه خود واهمه داشته باشند.
– حمایت دولتی برای توسعه اقتصادی از طریق توسعه زیرساخت، تسهیلات، پارک های علم و فناوری و هر آنچه مشوق کسب و کار است.
– مالیات زیاد که میتواند سود را کم کند، معمولاً کارآفرینان را دلسرد میکند. از طرف دیگر، معافیتهای مالیاتی مشوق کسب و کارها و استارتاپها میباشد. (مدیریت)
– دسترسی به زیرساختها و خدمات همگانی همچون جادههای خوب، برق، امکانات ارتباطی و عدم وجود فساد و کاغذ بازی برای دسترسی به تسهیلات ذکر شده معمولاً کارآفرینان را تشویق و جذب میکند.
– آزادی اقتصادی با قانونگذاری مطلوب و موانع کم به منظور راهاندازی کسب و کار مشوق کارآفرینان است.
تاثیر عوامل اقتصادی بر موفقیت در کسب و کار
– اقتصاد عامل بسیار مهمی است که بر کسب و کار (کسب درآمد) مؤثر است.
– قدرت خرید عمومی مردم که با سطح درآمد و رفاه اقتصادی منطقه مشخص میشود، نقش مهمی بر موفقیت در کسب و کار دارد.
– در زمان رکود اقتصادی، با توجه به کاهش قدرت خرید مردم و عدم تمایل به سرمایه گذاری، کسب و کارها با واکنش منفی مواجه میشوند.
– در اقتصاد معیشتی بیشتر مردم با کشاورزی درگیر هستند، محصول خود را مصرف میکنند و مابقی را با کالاها و خدمات ساده مبادله میکنند.
شکست در کار
درسی که باید از شکست بگیریم:
۱. واقعاً چیزی به اسم شکست وجود ندارد. بله، ممکن است اوضاع بد پیش برود یا مطابق برنامه ما پیش نرود اما واقعاً چیزی به اسم شکست وجود ندارد زیرا همیشه یک دلیل خوب برای خوب پیش نرفتن اوضاع و درسی برای آموختن از آن وجود دارد. در طولانی مدت، هر اتفاقی که میافتد به صلاح شما خواهد بود.
۲. اگر به دلایلی اشتباه چیزی را میخواهید، هیچوقت آنطور که شما دوست دارید انجام نخواهد شد.
۳. میتوانید از این واقعیت بعنوان یکی از قویترین انگیزهها برای موفقیت در آینده استفاده کنید که اول کار، اوضاع آنطور که شما دوست دارید پیش نرفته است. اگر تصمیم بگیرید که به همه چیز درست نگاه کنید، اشتیاقتان برخواهد گشت.
۴. همیشه و در همه جا پشتکار، تعهد و تلاش نتیجه میدهد.
ریسک های کسب و کار
اعتماد به نفس بیش از حد: اگر افراد دور و بر شما بله قربان گو باشند و دید واقع بینانه ای از ریسک های مدل کسب و کاری شما یا پیاده سازی نداشته باشند، این مساله مشکل ساز خواهد شد. سعی کنید در تیم مدیریتی تان افراد این تیپی کم داشته باشید
محیط دور و برتان
سرعت: این را در ذهن داشته باشید که حتی در محیط ایران سرعت بسیار اهمیت دارد. اگر فکر کنید حالا برای حرکت استراتژیک فلان یا بهمان وقت هست، به احتمال زیاد دیر خواهد شد و مفروضات استراتژی دیگر در دنیای واقع برقرار نخواهند بود
فشار بازار سهام یا صاحبان شرکت: طبیعی است که صاحبان شرکت ممکن است به شرکت هر از گاهی فشار بیاورند تا اینکه سود را در میان مدت افزایش دهد یا اینکه جهت گیری خاصی در استراتژی اتخاذ کند. تا می شود از این تیپ فشارها پرهیز و در مقابلشان مقاومت کنید: در بلند مدت به نفعتان خواهد شد
روندهای محیطی: پیاده سازی استراتژی طول می کشد و در این بین ممکن از برخی روندهای محیطی تغییر کنند. سعی کنید این روندها را به طور مرتب به صورت حداقل غیررسمی بررسی کنید و هر از گاهی از خودتان بپرسید آیا با ظهور این روندها، بایستی استراتژی خود را بازنگری کنم یا نه
تغییرات بازار
دیدگاه ها